• تاریخ: 1388/02/27

    بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان‌

رابطه‏ی بین کشورها در زمینه‏ی علم باید رابطه‏ی صادرات و واردات باشد؛ یعنی در آن تعادل و توازن وجود داشته باشد. همچنانی که در باب مسائل اقتصادی و بازرگانی، اگر کشوری وارداتش بیشتر از صادراتش شد، ترازش منفی می‏شود و احساس غبن می‏کند، در زمینه‏ی علم هم باید همین‏جور باشد. علم را وارد کنید، عیبی ندارد؛ اما حد اقل به همان اندازه که وارد می‏کنید- یا بیشتر- صادر کنید. باید جریان دوطرفه باشد. و الّا اگر شما دائماً ریزه‏خوار خوان علم دیگران باشید، این پیشرفت نیست. علم را بگیرید، طلب کنید، از دیگران فرابگیرید؛ اما شما هم تولید کنید و به دیگران بدهید. مواظب باشید تراز بازرگانی شما در اینجا هم منفی نباشد. متأسفانه در این یکی دو قرن شکوفائی علم در دنیا، تراز ما تراز منفی بوده. از اول انقلاب کارهای خوبی شده؛ اما این کارها بایستی با سرعت و شدت هرچه بیشتر ادامه پیدا کند.البته منظورم فقط هم علوم طبیعی نیست؛ اهمیت علوم انسانی کمتر از آن نیست: جامعه‏شناسی، روان‏شناسی، فلسفه. نظریه‏های جامعه‏شناسی غرب، مثل قرآن برای بعضی‏ها معتبر است؛ از قرآن هم معتبرتر! فلان جامعه‏شناس این‏جوری گفته؛ این دیگر بروبرگرد ندارد! چرا؟! بنشینید فکر کنید؛ نظریه‏پردازی کنید؛ از موجودی این دانشها در دنیا استفاده کنیم؛ بر آن چیزی بیفزاییم و نقاط غلط آن را برملا کنیم. این از جمله‏ی کارهائی است که جزو الزامات حتمی پیشرفت است.