• تاریخ: 1379/02/23

    بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران‌

آن‏هایی که به ارزشها توجّه می‏کنند و تحوّل و تغییر و پیشرفت را ندیده می‏گیرند، خطر تحجر تهدیدشان می‏کند؛ باید مراقب باشند. آن‏هایی که به تحوّل و تغییر توجّه می‏کنند و ارزشها را در درجه‏ی اول قرار نمی‏دهند، خطر انحراف برایشان وجود دارد؛ این‏ها هم باید مراقب باشند. هر دو طرف باید مواظب باشند. مبادا گروه اوّل دچار جمود و تحجّر شود. مبادا گروه دوم دچار انحراف و زمینه‏سازی برای دشمن و مخالفان اساس ارزشها شود. اگر دو گروه این توجه را داشته باشند، آن‏وقت جامعه می‏تواند جامعه‏ای باشد که با همان وحدتی که مورد نظر و لازم است، زندگی خودش را به سمت تکامل و تعالی‏ای که اسلام برای او در نظر گرفته، پیش ببرد.پس یک خطر، عبارت شد از اینکه دو جناح و دو طرف، خودشان غفلت کنند و دچار خطر شوند. اما خطر بزرگتر از این هم وجود دارد. آن چیست؟ آن خطرِ نفوذ است. از هر دو طرف ممکن است افرادی نفوذ کنند. گاهی یک دشمن از هر دو طرف نفوذ می‏کند: از آن طرف به عنوان ارزش‏گرایی می‏آید و با هرگونه تحوّلی مخالفت می‏کند؛ حتی با راههای رفته هم مخالفت می‏کند و می‏خواهد حرکت انقلابی را برگرداند. از این خطرناک‏تر، این طرف قضیه است؛ به عنوان تغییر و تحوّل و پیشرفت، کسانی بیایند که با اساس ارزشها و با اصل اسلام و با اصل تدیّن مردم و با اصل عدالت اجتماعی مخالفند؛ دچار همان سرمایه‏سالاری غربی‏اند؛ دنبال کیسه دوختن‏اند؛ با اصل رفع تبعیض طبقاتی مخالفند؛ با نام دین هم مخالفند، و لو به زبان نیاورند! این‏ها به نام تحوّل، به نام تغییر، به نام پیشرفت، به نام اصلاح، بیایند وارد میدان شوند و میدان‏داری کنند. این‏ها ممکن است در بدنه‏ی اقتصادی جامعه نفوذ کنند. اگر این‏گونه آدم‏های بیگانه و غریبه در بدنه‏ی اقتصادی جامعه نفوذ کنند، البته خطرناک است؛ چون اقتصاد و مال و ثروت در جامعه مهم است و باید دست انسانهای امین باشد. اما از آن خطرناک‏تر این است که بیایند در مراکز فرهنگی نفوذ کنند؛ ذهن مردم، ایمان مردم، باورهای مردم، خط سیر صحیح مردم را قبضه کنند و در اختیار بگیرند. همان چیزی اتفاق بیفتد که در صحنه‏ی مطبوعات و صدا و سیمای دنیای غرب اتفاق می‏افتد؛ یعنی سرمایه‏سالاری. همچنان که رادیوها و تلویزیون‏های بین‏المللی امپراتوری خبری دنیا در دست سرمایه‏دارهاست، این‏ها به داخل کشور ما بیایند و مراکز فرهنگی را هم تصرف کنند و از طریق فرهنگی بخواهند اثر بگذارند. این همان چیزی است که بنده چند سال قبل از این، نشانه‏های آن را در گوشه و کنار مشاهده کردم و «تهاجم فرهنگی» را گفتم. بعضی پذیرفتند، بعضی هم اصلش را انکار کردند و گفتند اصلًا تهاجم فرهنگی وجود ندارد!