• تاریخ: 1384/02/12

    بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدای استان کرمان

خدای متعال دو اجر بزرگ به این‏ها داد: یکی شهادت- که متعلق به خود آن‏هاست- یکی هم نجات این کشور، حفظ آبروی ملت ایران و حفظ آبروی امام. مگر شوخی است؟ در دوران تسلط مادی‏گری در دنیا، یک مرد معنوی بلند می‏شود؛ یک ملت مؤمن و مخلص و پُرشور زیر پرچم او حرکت می‏کنند؛ میلیون‏ها دل، میلیون‏ها انسان و میلیون‏ها اراده در هم تنیده می‏شوند و نظام جمهوری اسلامی را به وجود می‏آوردند- که به تنهایی در مقابل دنیای استکبار ایستاده است- آن‏وقت دشمن حقیر و حکومت خودکامه‏ی خون‏ریز جلادی مثل حکومت بعثیِ صدام بیاید و امریکا و شوروی و اروپای آن روز و مرتجعان منطقه هم به او کمک کنند تا بر این نظام و این ملت و این کشور غلبه پیدا کند؛ مرزهای او را بشکند؛ خاکش را بگیرد و آبروی این ملت را بریزد؛ این چیز کمی بود؟ خدای متعال نگذاشت. دست نصرت خدا از آستین بچه‏های شما بیرون آمد و اسلام یاری شد. هزاران هزار نفر رفتند در جبهه‏ها جنگیدند؛ از جان مایه گذاشتند؛ از خواب و خوراک گذشتند؛ از گرمای روزهای سرد زمستان در کنار پدر و مادرشان گذشتند؛ از پای کولر و آب خنکِ یخچال در گرمای تابستان گذشتند؛ سختی‏ها را به خودشان خریدند؛ عده‏یی از آن‏ها جانشان را دادند؛ عده‏یی از آن‏ها سلامتشان را دادند، که الآن دارید می‏بینید و جلوی چشم ما هستند- این جانبازان عزیز- عده‏یی در دست دشمن اسیر شدند. خدای متعال به این تلاش جانانه و مخلصانه برکت داد؛ «و اخری تحبّونها نصر من الله و فتح قریب و بشّر المؤمنین»؛ خدا نصرت خودش را بر این ملت نازل کرد. خدا نصرتش را به آدم‏های تنبل و بی‏مجاهدت نمی‏دهد. خدا از انسان‏های بیکاره و تنبل و بی‏خیال و لاابالی حمایت نمی‏کند؛ و لو مؤمن باشند.