-
تاریخ: 1374/11/20
بیانات در خطبههای نمازجمعه
ببینید چقدر فاصله است با انقلابی که شما به وجود آوردید و توانایی و کارآییِ معجزآسایی که انقلاب شما دارد. بنده، باز در همان دوران، به کشور دیگری رفتم که قبلًا مستعمرهی پرتغالیها بود. آنجا هم ظاهراً هشت، نُه سال از انقلابشان میگذشت. رئیسجمهور آن کشور هم یکی از شخصیتهای معروف آن منطقه به شمار میرفت که البته اکنون از دنیا رفته است. در حال عبور از خیابانها، به نظرم رسید که مغازهها خالی است. بعد، اعضای هیئت ما که خیابانها را گشته بودند، آمدند و گفتند در مغازهها اصلًا جنسی نیست! چند قلم جنس، آن هم به مقدار کم و کوپنی وجود دارد. با گذشت هشت، نُه سال از انقلاب، هنوز مردم در نهایت عسرت زندگی میکردند. البته، در محاصرهی اقتصادی بودند؛ دشمنانی به آنها هجوم میآوردند و مثل دیگر انقلابها، عرصه را بر آنها تنگ کرده بودند. یک شب هم که برای ما مهمانی دادند، من دیدم آن آقا- که مردمش در گرسنگی به سر میبردند و مغازههای پایتختش خالی از جنس بود- با آن ملت و کشور و انقلاب، رفتاری مثل رفتار حکّام قبل از خودش داشت؛ همان حکّامی که علیهشان انقلاب کرده بود. رفتار او تداعیکنندهی رفتار همان سردار پرتغالی بود که در آنجا حکومت میکرده است؛ همان رفتار، همان تبختر و همان حالت کبریایی! برای ما تعجّبآور بود. آن روز بنده رئیسجمهور بودم. یک طلبه بودم، زندگی ما هم زندگی طلبگی بود. بالاتر از ما هم امام بزرگوار قرار داشت که زندگیاش مظهر صفا و سادگی بود و آنطور زندگی میکرد. ملت هم با آن عشق و علاقه، امام را واقعاً دوست میداشتند و حاضر بودند حتی جانهایشان را در راه او بدهند. غرض اینکه، انقلابهای دیگر اینطور بودهاند. انقلاب ما واقعاً استثنایی بوده است؛ هم از لحاظ شعارها و هدفها، هم از لحاظ روشها، هم از لحاظ کیفیّتِ به قدرت رسیدن و نابود کردن دشمن و از بین بردن رژیم فاسد قبلی و هم از نظر استمرار راه و قوّت و قدرت سازندگی که از خود نشان داده است. این انقلاب، انصافاً از جهات مختلف فوقالعاده است؛