• تاریخ: 1370/05/23

    بیانات در دیدار کارگزاران نظام

طبق روایات، پیامبر فرموده بود: «لا تبرحوا هذا المکان فانا لا نزال غالبین ما ثبتّم فی مکانکم». تا وقتی ایستاده‌اید، شما پیروزید. وقتی که مشکل پیدا شد و میل به مال دنیا و غفلت از وظیفه و چشم‌وهمچشمی در تکالب بر حطام دنیوی، بر احساس وظیفه و وجدان درونی و دینی فایق آمد، قضیه بعکس شد: «حتّی اذا فشلتم»؛ اول سست شدید، «و تنازعتم فی الامر»؛ به درگیری میان خودتان پرداختید، «و عصیتم»؛ پُستتان را ترک کردید و آن‌جایی که به شما گفته بودند باشید و نگهبانی بدهید، محل را رها کردید؛ در نتیجه قضیه بعکس شد. «ذلک بانّ اللَّه لم یک مغیّرا نعمة انعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم». این، یک قانون است؛ مثل قانون جاذبه، مثل قوانین دیگر طبیعی و تاریخی. خدا نعمت را برنمی‌گرداند؛ ما هستیم که با رفتار خودمان، با عقبگرد خودمان، با سوء تدبیر خودمان درباره‌ی امور خویش، نعمت را برمی‌گردانیم. لذا قرآن به ما یاد می‌دهد که از زیاده‌رویهایتان به آنچه در امر خودتان انجام داده‌اید، استغفار کنید؛ «ربّنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا». در جنگ اُحد قضیه برگشت؛ «من بعد ما اریکم ما تحبّون». بعد از آن که خداوند طلیعه‌ی پیروزی را نشان داده بود، اشتباه کردند. البته چون مؤمنند، چون یکباره دست نشستند، چون هدفها را دوست دارند، چون در ایمان به خدا صادقند، «ولقد عفا عنکم»؛ خدا می‌گذرد، یعنی جبران و کمک می‌کند؛ «و اللَّه ذوفضل علی المؤمنین». این، درس ماجرای اُحد است. نگوییم که آن چند ساعت به ما چه. الان همه‌ی ما در همان وضعیتیم. جامعه‌ی ما، نه امروز، بلکه از بعد از پیروزی انقلاب در همان وضعیت است. پیروزی مرحله‌یی انجام‌گرفته است. ما مأموریم بر این‌که ثغره و شکاف و کمینگاه را حراست و محافظت بکنیم. اگر غفلت کردیم، دشمن ما را دور خواهد زد و ضایعه خواهد آفرید. از اول انقلاب تا حالا نگاه کنید، هرجا دور خوردیم، بر اثر چنین غفلتی بوده است. اگر بگردیم، غفلت را پیدا می‌کنیم. همه‌اش دنبال مسایل تحلیل سیاسی نرویم. البته من منکر فعل‌وانفعالات بیرونی و واقعی و سیاسی نیستم؛ اما اُسّ اساس قضیه در درون خود ماست. در همین ردیف آیات، بعد از یکی، دو آیه‌ی دیگر می‌فرماید: «انّ الّذین تولّوا یوم التقی الجمعان انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا». ما که در جنگ پیروز می‌شویم، به‌خاطر تقواست. اگر شکست بخوریم، به‌خاطر بی‌تقوایی است؛ به‌خاطر آن بیماری‌یی است که در جان ما رخنه‌کرده و ما از آن غفلت کرده‌ایم.