-
تاریخ: 1384/02/12
بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدای استان کرمان
شما کرمانیها شهدای زیادی دارید؛ اما عمدهی شهدای شما متعلق به لشکر 41 ثار اللّه است. میدانید این لشکر یعنی چه؟ یک لشکر مقتدر، شجاع، فداکار و افتخارآفرین. بعضی از بچههای شما که در لشکر ثار اللّه شهید شدند، در شب عملیات و الفجر 8 که عرض اروند متلاطم را باید طی میکردند، 1300 متر غواصی کردند و از این طرف به آن طرفِ آب رفتند؛ برای اینکه خودشان را به دشمن برسانند. آب در اروندرود، هم از طرف سرچشمه پایین میآید؛ هم آب مدّ دریا از بالا داخل میشود. اروند، معبر عجیبی است. جوانهای شما لباس غواصی به تن کردند- طوری که دشمن نفهمید- و نه 10 متر و 20 متر و 100 متر، بلکه 1300 متر را که عریضترین بخش اروند بود، طی کردند و خودشان را به آن طرف رساندند و توانستند ساحل مقابل را از دست دشمن بگیرند و آن فتح الفتوحِ عجیب را بیافرینند، که دنیا را منقلب کرد.در این عملیات، قایقهای سپاه به طرف ساحل اروند منتقل شد؛ اما دشمن نفهمید. این همه نیرو و این همه امکانات از راه دور پای آب اروند آمد؛ اما دشمن با آن همه تجهیزات، و با آنکه ماهوارههای امریکا و انگلیس و شوروی کمکش میکردند، نتوانست حرکت عظیم سپاه را- که از لشکرهای مختلف این همه نیرو لب آب آورده بود- بفهمد. قایقها را باید بچههای لشکر ثار اللّه کنار ساحل میبردند.یکی از شهدای نامدار این لشکر، کسی است که در طول بیست روزی که این قایقها را محرمانه منتقل میکردند، نتوانست استراحت کند. از قول فرمانده محترمش- که الحمد للّه خدای متعال او را برای ما نگه داشته و جزو عزیزان ماست- نقل کردند که گفته بود این جوان سه شبانهروز چشم به هم نگذاشت و نخوابید. بعد از سه شبانهروز که رفته بود در سنگر بخوابد، مأموریتی ایجاد شد؛ رفتم صدایش کردم و او را با خودم به مأموریت بردم! اینها اینطوری جهاد میکردند.