• تاریخ: 1388/03/14

    بیانات در مراسم بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

این خودباوری و اعتماد به نفس ملی یکی از دو رکن اساسی پیشرفت هر کشور است. یک رکن، امکانات مادی است، اما امکانات مادی کافی نیست. یک ملت ممکن است امکانات مادی زیادی هم داشته باشد، اما به رشد و ترقی و تعالی نرسد؛ نتواند یک ملت عزیز و قدرتمند بشود. خوب، ما در دوران قبل از انقلاب همین نفت را داشتیم، همین گاز را داشتیم، همین معادن عظیم فلزات ذی‏قیمت را داشتیم، همین استعدادهای درخشان و نیروی انسانیِ بااستعداد را داشتیم؛ اما در عین حال یک ملت دست سوم، گمنام در دنیا، توسری‏خور قدرتهای بزرگ، زیر یوغ یک حکومتی که فاسد بود، دست‏نشانده بود، متصل به دشمنان ملت بود، زندگی می‏کردیم. پس امکانات مادی کافی نیست، مؤلفه‏های دیگری لازم است؛ مؤلفه‏های معنوی. یکی از مهم‏ترین این مؤلفه‏ها، همین خودباوری است، اعتماد به نفس است و اینکه یک ملت باور کند که می‏تواند. امام ملت ما را به این باور رساند که می‏تواند بایستاد؛ می‏تواند مقاومت کند؛ می‏تواند کشور خود را آزاد کند؛ می‏تواند نظامی را که خود به وجود آورده است، با کمال قدرت این نظام را حفظ کند؛ می‏تواند در دنیا، در سیاستهای بین‏الملل اثر بگذارد، که همین‏جور هم شد. این همان عزت ملی است که من بیست روز قبل از این در سنندج در بین برادران کُردمان این مسئله را مطرح کردم. عزت ملی خیلی برای یک کشور مهم است. این عزت ملی فقط حرف هم نیست. این ترجمه‏ی عملی در همه‏ی عرصه‏های زندگی ما دارد.عزت ملی در مدیریت کشور به این معناست که یک دولت، یک نظام، به ملت خود متکی باشد، به مردم متکی باشد.عزت ملی در مسائل اقتصادی به این است که کشور به قدرت خودکفائی برسد، بتواند اگر چیزی از دنیا نیاز دارد، می‏گیرد، چیزی هم دنیا به او نیاز داشته باشد و در مقابل از او بگیرد؛ مغلوب نباشد، مقهور نباشد.عزت ملی در عرصه‏ی علم به این است که جوان دانشجوی او، پژوهشگر او، عالمِ محقق او سعی کند مرزهای علم را درنوردد- همین چیزی که ما گفتیم نهضت نرم‏افزاری و تولید علم- و علم را تولید کند. آن کسانی که دانش را به این نقطه رساندند، انسان‏هائی بودند که از لحاظ متوسط استعداد از ما اگر عقب‏تر نبودند، جلوتر نبودند. ما قرنها سابقه‏ی درخشان علمی در تاریخ داریم و امروز هم باید بتوانیم علم را بسازیم، به وجود بیاوریم، کشف کنیم و در بنای علمی دنیا سهم عمده‏ای داشته باشیم؛ این می‏شود عزت.عزت یک ملت در سیاستهای گوناگون و در تعاملش با کشورهای دیگر و دولتها و قدرتها این است که از استقلالِ رأی برخوردار باشد. یک دولت، یک نظام در مقابل قدرتها آن‏چنان ظهور کند که نتوانند در هیچ مسئله‏ای اراده‏ی خودشان را بر او تحمیل کنند.عزت ملی در عرصه‏ی فرهنگ به این است که یک ملت به سنتهای خود پایبند باشد، برای آن‏ها ارج قائل باشد، مقلد فرهنگهای بیگانه و مهاجم نشود. این چیزی است که متأسفانه کشور ما در قبل از انقلاب، در طول صد سال یا بیشتر در مقابل این طوفان و این موج ویرانگر فرهنگ غرب، غرق شد که آثارش را ما هنوز هم داریم تحمل می‏کنیم؛ رنجهایش را ما هنوز هم داریم می‏بریم. عزت ملی به این است که یک ملت به سنتهای خود اهمیت بدهد، احترام بگذارد، افتخار کند و به اینکه دیگران بگویند آقا شما مرتجعید، اعتناء نکند. امروز بعضی از کشورهای اروپائی کارهائی می‏کنند که اگر آن‏ها را در مقابل یک آدم عاقلِ متعارف بگذارید، جز خنده‏ی تمسخرآمیز کاری نمی‏کند. می‏گوئیم: چرا می‏کنید؟ می‏گویند: این سنت ماست! به سنتهای خودشان پایبندند؛ سنتهای کهنه‏ی پوسیده. آن وقت اگر ملتهای دیگر به سنتهای خودشان احترام بگذارند، پایبند باشند، آن‏ها را طعن و تمسخر می‏کنند که چرا. نه، این خودباختگی مخالف با عزت ملی است. عزت ملی آن وقتی است که یک ملت در مقابل فرهنگ دیگران خودباخته نباشد؛ این عزت ملی است. در همه‏ی عرصه‏های زندگی عزت ملی ترجمه می‏شود، معنا دارد، مصداق دارد.در نحوه‏ی اداره‏ی کشور و ارتباط با انسانها، عزت ملی به این است که تک‏تک انسانها در یک جامعه مورد احترام قرار بگیرند. «امّا اخ لک فی الدّین و امّا نظیر لک فی الخلق»؛ اگر هم‏دین شماست، مورد احترام است؛ اگر هم‏دین شما هم نیست، مورد احترام است. در جامعه هرکه انسان است، مورد احترام است؛ مورد تکریم است؛ این ایجاد عزت ملی می‏کند. این‏ها ابعاد گوناگون عزت ملی است که رهنمود امام بود؛ انگشت اشاره‏ی امام بود.نظام اسلامی هم در این سی سال با همین اعتماد به نفس پیش رفت. البته فراز و نشیب داشت، افت‏وخیز داشت؛ اما توقف نداشت؛ ملت توقف نکردند. این عزت ملت ما امروز در دنیا هم منعکس است. من قبول نمی‏کنم حرف آن کسانی را که تصور می‏کنند ملت ما به خاطر پایبندی به مبانی و اصول خود، در دنیا خوار شده است، از چشم افتاده است؛ ابداً. ما دشمن داریم. دشمنان ما یک جبهه‏ی متحدی هستند متشکل از قدرتهای مداخله‏گر و زورگوی عالم. این‏ها وقتی ببینند یک کشوری از مدار آن‏ها خارج شد- کشورهائی که این‏ها به عنوان اقمار خودشان در مدار خود نگه داشته بودند- مثل کشور ایران که با انقلاب اسلامی از مدار آن‏ها خارج شد، سعی می‏کنند با او مقابله کنند، او را بکوبند؛ تحقیر می‏کنند؛ وسائل تبلیغاتیشان هم زیاد است. این معنایش این نیست که ما عزت خودمان را از دست دادیم. نه، در اعماق دل همان کسانی که دشمن اسلام و دشمن جمهوری اسلامی هستند، احترام امام و ملت ایران رسوخ یافته است.راه این ملت بزرگ ما که پرورده‏ی بیانات امام و هدایتهای امام است، برای رسیدن به اوج اعتلاء و پیشرفت عبارت است از اینکه این عزت ملی را در همه‏ی عرصه‏ها حفظ کند. این ملت می‏تواند به اوج اعتلاء برسد، که وقتی یک ملت قوی شد، اعتلاء مادی و معنوی پیدا کرد، امنیت او هم کامل خواهد شد. یعنی آسیب‏پذیری او از بین خواهد رفت؛ دشمنان دیگر طمع نمی‏کنند. اگر ملت ما می‏خواهد به امنیت کامل برسد، اگر می‏خواهد دشمنان دیگر جرأت تهدید او را پیدا نکنند، باید همین راه را برود. اگر پیشرفت و عدالت را می‏خواهد، همین راه را باید برود. خطر بزرگ برای کشور ما جدا شدن از مردم است؛ جدا شدن از ارزشهای اسلامی است؛ جدا شدن از خط مبارک امام است؛ این‏ها برای کشور ما خطر است. اگر این استخوان‏بندی محکم که انقلاب به وجود آورد حفظ بشود، خیلی از مشکلات را در گوشه و کنار در طول زمان می‏شود ترمیم کرد. نگذارید این استخوان‏بندی محکم شکسته بشود، که اگر شکسته شد، هیچ زخمی هم دیگر درمان پیدا نخواهد کرد، هیچ گوشه‏ی خرابی هم دیگر ترمیم نخواهد شد. استخوان‏بندی مستحکم نظام اسلامی‏ای را که امام آن را به ما یاد داده است، باید حفظ کنیم. من خدا را شکر می‏کنم که در طول این سی سال، ملت ایران و مسئولین کشور توانستند به قدر وسع خودشان این راه را دنبال کنند، تعقیب بکنند. البته کم و زیاد داشته است، افت‏وخیز بوده است؛ در یک دوره بهتر، در یک دوره کمتر، اما این حرکت به طور مستمر ادامه پیدا کرده است تا امروز، و به توفیق الهی به همت شما مردم، بخصوص به همت شما جوانها، این راه همچنان تا پیروزی نهائی ادامه پیدا خواهد کرد.