مرحوم آقای طباطبایی رضواناللَّهعلیه میگفتند که پیغمبر و امیرالمؤمنین و اولیای خدا روی قلّه ایستادهاند و مردم را به این قلّه دعوت میکنند. پیغمبر - یا امیرالمؤمنین - در دعوتِ خود هرگز به مردم نمیگوید یک قدم پایینتر از من بیایید، بلکه میگوید بیایید تا همینجا که من هستم. ایشان همه را به قلّه دعوت میکنند؛ منتها همین که به قلّه دعوت میکنند، انگیزه میشود برای اینکه مردم حرکت کنند و راه بیفتند: یکی یک قدم میآید، یکی صد قدم میآید، یکی تا کمر میآید و یکی به آن بالاها میرسد.
بنابراین ما بایستی آن قلّه را حذف نکنیم و آن را درنظر بگیریم و بخواهیم. وقتی که انسان این پیام عدالتخواهی را به ذهن مردم القا و به آنها تفهیم میکند و عدالتخواهی را در آنها زنده نگه میدارد و صحیح و منطقی با مردم حرف میزند، طبیعی است که آنها مثلاً از کمتر بودن عدالتی که به آن رسیدهاند، ناراضی نمیشوند و بالاخره احساس میکنند که آن نقطهی بالایی است؛ کمااینکه امیرالمؤمنین به اصحاب خود هم فرمود: «الا و انّکم لاتقدرون علی ذلک(1)». این را همه میدانند که توان و بنیهی روحی و معنوی و حتّی جسمانی انسانهایی پایینتر از امیرالمؤمنین، آنقدر نیست که به آن قلّه برسند؛ اما حرکت به سمت قلّه را بایستی زنده نگه داشت.