جامعهی نخبگان باید متوجّه هدفهای برتر هم باشد؛ هدفهای برتری وجود دارد: فرد نخبه نباید در فضای تخصّص خودش غرق بشود بهطوری که از فضای پیرامونی، از فضای جامعه، از مردم غفلت پیدا بکند؛ این نباید اتّفاق بیفتد. نخبه نباید مسائل انسانها را فراموش کند؛ مسائل عمده و مهمّ ملّتش را، استقلال را، عدالت را، پیشرفت را، مسائل عمدهی آسیبهای اجتماعی را نباید فراموش کرد. نخبه نباید صرفاً به دانشی که در آن نخبه است بپردازد. اگر چنانچه شما کار نخبگی را زیر پرچم عدالتخواهی انجام بدهید، ارزشش مضاعف میشود؛ زیر پرچم استقلال ملّی و هویّت ملّی انجام بدهید ارزشش مضاعف میشود؛ یک جنگ تحمیلی اقتصادی و سیاسی و امنیّتی علیه ما در جریان است؛ شما نمیتوانید در این جنگ بیتفاوت باشید؛ نمیتوانید. آنوقتی که آمدند اطراف امیرالمؤمنین (علیه السّلام) را گرفتند که حتماً شما بیایید خلافت را قبول کنید، فرمود: لَو لا حُضورُ الحاضِرِ وَ قیامُ الحُجَّةِ بوُجود النّاصِرِ وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماءِ اَلَّا یُقارُّوا عَلی کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَب مَظلوم؛(1) اگر این مسئولیّتها نبود، من قبول نمیکردم، امّا این مسئولیّت هست. چیست این مسئولیّت؟ اَلّا یُقارُّوا عَلی کِظَّةِ ظالِم؛ «کِظَّة» در عربی به معنای زیادهخواری و افزونخواریای است که آدم را از کار میاندازد -البتّه این کنایه است دیگر، خوردن به معنای غذاخوردن مورد نظر نیست؛ یعنی برخورداریها، یعنی پاداش نجومی، حقوق نجومی- اینها نباید باشد؛ وَ لا سَغَب مَظلوم -«سَغَب» یعنی گرسنگی- امیرالمؤمنین میگوید اگر نگرانی من و دغدغهی من دربارهی مسئولیّت در برابر زیادهخواران، ویژهخواران از یک سو و محرومان از یک سوی دیگر نبود، قبول نمیکردم؛ آنوقت میفرماید: وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماء؛ یعنی مسئولیّت شما دانشمندها فقط درس دادن و درس خواندن و تحقیق کردن نیست؛ یکی از مسئولیّتهایتان هم این است که « اَلَّا یُقارُّوا عَلی کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَب مَظلوم»؛ توجّه کردید؟
دانشمندان نسبت به مسائل انسانها و عدالتخواهی مسئولیت دارند
بیانات
آیتالله سیدعلی خامنهای
مطالب مرتبط
روایت
(معروف به خطبه شقشقیّه که درد دلهای امام علیه السّلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است).**شکوه از ابا بکر و غصب خلافت**آگاه باشید به خدا سوگند ابا بکر، جامه خلافت را بر تن کرد، در حالی که می دانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون محور آسیاب است به آسیاب که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جاری است، و مرغان دور پرواز اندیشه ها به بلندای ارزش من نتوانند پرواز کرد. پس من ردای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پاخیزم یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند، صب