-
تاریخ: 1381/07/13
بیانات در دیدار کارگزاران نظام
ایمان اسلامی، ایمانی است که متکی به منطق و استدلال و متضمن خیر و سعادت بشر است. شاید اگر چهل، پنجاه سال پیش کسی این ادعا را میکرد، خیلی قابل قبول نبود. آن روز سوسیالیزم با حجم عظیم خود همه را تهدید میکرد و با همه بر سر تحدی بود. این طرف هم در مقابل، لیبرال دمکراسی غرب پر ادعا بود. آن سرنوشت سوسیالیزم است که به آن روز دچار شد؛ این هم واقعیتهای لیبرال دمکراسی غرب است. یک نمونهاش را شما در هیاهوی لشکرکشی به عراق میبینید که حکومتی مثل حکومت امریکا به خود حق میدهد در امور منطقهی حساسی مثل خاورمیانه دخالت کند و این را حق خود بداند. این یعنی زورگویی و دیکتاتوری. به عنوان مقابله با دیکتاتوری، اینها بدترین شکل دیکتاتوری را اعمال میکنند؛ به سر وقت ملتها رفتن، به بهانهی وجود کسی در رأس حکومت! در افغانستان هم به شکل دیگر، ملتها را زیر فشار اسلحه قرار میدهند و بعد برای آیندهی خود، برای نفت خود، برای پایگاه نظامی و برای قدرت سیاسی خود، زمینه درست میکنند. این امروز عمل لیبرال دمکراسی حاکم بر دنیای غرب است. ممکن است بوقهای تبلیغاتی فضا را تحت تأثیر قرار دهند، اما در بلندمدت حقایق از چشم بشر پنهان نخواهد ماند. نمونهی دیگرش، حمایت از رژیم غاصب صهیونیست است. این هم یکی از آثار و ثمرات همان لیبرال دمکراسی است. اصرار دارند کشورهای اسلامی این رژیم غاصب ظالم بیاعتقاد به همهی ارزشهای انسانی را به رسمیت بشناسند؛ رژیمی که نه خاک، خاک اوست؛ نه ملت، ملت اوست و نه کوچکترین حقی دارد؛ اما این همه نیز به صاحبان آن سرزمین ظلم و اهانت میکند. شما ببینید الان دو سال است در سرزمینهای فلسطین چه میگذرد و آنها با مردم چه میکنند! امریکا پشت سر رژیم صهیونیستی غاصب و مفسد و زیادهطلب قرار گرفته است. همین جسارتی که دیروز به مسجدالاقصی کردند، یک نمونهی آن است. این ثمرهای از ثمرات لیبرال دمکراسی است. مکتب اسلام، یعنی مکتب حمایت از انسانیت و ارزشهای انسانی؛ مکتب ترویج رحم و مروت؛ مکتب ترویج اخوت و برادری انسانی؛ مکتبی که معیارش در حقوق اجتماعی این است: «لن تقدس امة لایؤخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متعتع(115)»؛ در یک جامعه، فردی که دستش از زر و زور تهی است، بتواند حق خود را بدون هیچ گونه مشکل، از قوی - که زر و زور هم دارد - بگیرد. این پیام اسلام است؛ این جامعهی درست اسلامی است؛ امروز این پیام است که ملتها را مجذوب میکند. کجای دنیای امروز اینطور اداره میشود؟ کدام دمکراسی، کدام لیبرالیسم، کدام حقوق بشر ادعایی امروز میتواند چنین چیزی را مطرح و دنبال آن حرکت کند؟ امروز نقطهی مقابل آن عمل میکنند.