• تاریخ: 1388/12/06

    بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری

مسائل جزئی داخل جامعه را میشود اصلاح کرد. جزئی که عرض میکنیم، نه اینکه بی‌اهمیت است - دارای اهمیت است - لیکن مسائل فردی و شخصی و جزئی و مربوط به اشخاص است؛ اینها را میشود اصلاح کرد. اساس این است که انسان بتواند نظام را حفظ کند. چالش اصلی نظام اسلامی از روز اول تا امروز این بوده است؛ یعنی حفظ نظام اسلامی و حفظ این اساس و حفظ آن مرزها و شاخصهائی که این نظام را از بقیه‌ی نظامهای دنیا جدا میکند. ما یک شباهتهائی به دیگران داریم، مشترکاتی داریم؛ لیکن آن چیزی که هویت اصلی این نظام را تشکیل میدهد - که آن، اطاعت از خدای متعال و سیر بر مسیر الهی است - بایستی محفوظ بماند. چالش واقعی و اصلی نظام ما از اول هم همین بوده است؛ یعنی مخالفان، نظام را، این حرکتِ بر اساس حکم الهی و دین الهی را برنمیتابند. چرا برنمیتابند؟ حالا بعضی با یک نگاه عمیق و نافذشان میفهمند که این یک تحدی بر علیه نظامهای مادی است، لذا از این جهت با آن مواجهه میکنند؛ بعضی هم نگاه میکنند، آثار مترتب بر این نظام را در دنیا می‌بینند: همان طور که امام فرمودند هسته‌های حزب‌اللَّه باید در همه‌ی دنیای اسلام تشکیل شود، می‌بینند تشکیل شده است. می‌بینند دلها به سمت اسلام گرایش پیدا کرده است. می‌بینند احساس هویت اسلامی در تک تک مسلمانها در بسیاری از نقاط جهان اسلام به وجود آمده است؛ و این، منافع مادی آنها را تهدید میکند. به هر حال میفهمند منشأ، اینجاست؛ لذا مقابله میکنند، معارضه میکنند. واقعاً ما هیچ نظامی را سراغ نداریم که تا این حد معارضه‌ها با او شدید و جبهه‌ی استکبار در مقابل او همدست و متحد باشد. از اول انقلاب تا حالا این معنا وجود دارد. خوب، ما بایستی به تحکیم و حفظ نظام اهتمام بورزیم. پایه‌های نظام، مشخص و معلوم است؛ همه باید بر اساس آن حرکت کنند؛ در جهت تحکیم این پایه‌ها بایستی تلاش کنند، حرکت کنند، اقدام کنند، ابتکار کنند......ما امروز مواجه هستیم با یک جبهه‌ی دشمنیِ بزرگ در سراسر دنیای قدرتمندان؛ این جبهه‌ای است که شکل گرفته است در مراکز قدرت بین‌المللی، قدرتهای مالی و اقتصادی، که غالباً هم در مشت صهیونیستها و سرمایه‌دارهای بزرگ است. این جبهه در مقابل نظام اسلامی از همه‌ی وسائل استفاده میکند و در داخل هم متأسفانه کسانی به اینها جواب میدهند؛ کسانی میشوند طرف مورد اعتماد آنها، حرف آنها را تکرار میکنند، به آنها پاس میدهند، برای اینکه آنها بتوانند به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند! یک چنین حالتی متأسفانه وجود دارد. لیکن در مقابل آن، بیداری مردم، آگاهی مردم، انگیزه‌ی مردم، حضور مردم، دینداری مردم، علاقه‌مندی مردم به مبانی نظام و پایه‌های نظام وجود دارد. اینها حقائقی است که در جمهوری اسلامی وجود دارد. و ما پیش رفتیم. ما در طول این سالهای متمادی، خدا را شکر میکنیم که پیش رفتیم. آنچه که وظیفه‌ی امروز ماست، حفظ این هندسه‌ی عظیم است؛ این را باید حفظ کرد. باید در حفظ این هندسه، مرزبندی کرد. این مرزبندی‌ای که من عرض میکنم، اینجاست؛ والّا در مسائل مادون این - حالا چه مسائلی که در درجه‌ی دوم اهمیت است، چه در مراتب پائین‌تر - ممکن است اختلاف نظرهائی باشد؛ این اختلاف نظرها به جامعه ضربه نمیزند. اختلاف نظر موجب پیشرفت میشود. .... آنها میخواهند نظام اسلامی، نظام دینی، نظام مبتنی بر اطاعت از خدا و رسول وجود نداشته باشد. هر آن چیزی که تضمین کننده‌ی اطاعت عمومی این نظام است، برای آنها دشمن محسوب میشود؛ علیه‌اش اقدام میکنند، علیه‌اش فعالیت میکنند، همه‌ی تلاش خودشان را برای زدن آن متمرکز میکنند. این طرف قضیه بایستی تلاش و سعی خودش را بکند، برای اینکه همین ارکان اصلی را، این مبانی و مبادی اصلی را حفظ کند. مسئله‌ی اصلی را نبایستی مغفولٌ‌عنه قرار داد.صریح و روشن هم بایستی خطوط را مشخص کرد. یعنی آن کسانی که پایبند به نظام اسلامی و پایبند به حضور مردم - با همین انگیزه و ایمانی که مردم دارند - هستند، باید مرزشان با کسانی که دلشان نمیخواهد این حرکت به این شکل، اسلامی ادامه پیدا کند، مشخص شود. با قانون معارضه میکنند، با قانون مخالفت میکنند. باید این مرز هم، مرز روشن و واضحی باشد تا مردم دچار خطا و اشتباه نشوند. مردم به ماها نگاه میکنند؛ ما بایستی بدانیم که خط چه جوری است. این، اصل قضیه است. هر چیزی که مادون این است، قابل اغماض است، قابل حل است. ولو اختلاف نظری هم وجود داشته باشد، این اختلاف نظر نباید به معارضه و مجادله و مخاصمه بینجامد؛ که از این مخاصمات، دشمن سود میبرد. حرف ما این است. آن کسانی که این نقشه‌ی کلی را که متبلور است در قانون اساسی و حکمیت قانون و داوری قانون، قبول دارند، جزو مجموعه‌ی نظام اسلامی هستند. آن کسانی که اینها را رد میکنند، کسانی‌اند که خودشان به دست خودشان صلاحیت حضور در نظام اسلامی را دارند از دست میدهند و صلاحیت ندارند. کسانی که حاضر نیستند قانون را تحمل کنند، کسانی که حاضر نیستند اکثریت را قبول کنند، کسانی که آن انتخابات عظیم چهل میلیونیِ مایه‌ی افتخار را زیر سؤال میبرند، یک نقطه‌ی قوّت را برای نظام میخواهند تبدیل کنند به یک نقطه‌ی ضعف، اینها در واقع دارند خودشان، خودشان را از این کشتی نجات - که نظام اسلامی است - بیرون می‌اندازند؛ والّا هیچ کس نمیخواهد کسی را از کشتی نجات بیرون بیندازد. حضرت نوح نبی‌اللَّه (علی نبیّنا و علیه السّلام) به فرزندش فرمود: «یا بنیّ ارکب معنا و لا تکن مع الکافرین». نظام اسلامی هم تأسیاً به حضرت نوح، به همه میگوید: بیائید با ما باشید، بیائید وارد این کشتی نجات شوید، «و لا تکن مع الکافرین». هدف و مبنا این است. ما هیچ کس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ اما کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون میکنند؛ خودشان را از نظام خارج میکنند. امیدواریم که خدای متعال به ما توفیق بدهد تا بتوانیم نظام اسلامی را با همین کلیت و با همین جهتگیریِ درست که بحمداللَّه تا امروز آمده‌ایم، حفظ کنیم و بتوانیم به این نظام و به این مردم خدمت کنیم.