• تاریخ: 1384/03/14

    بیانات در مراسم شانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

جوهر اصلی در مکتب امام بزرگوار ما، رابطه‏ی دین و دنیاست؛ یعنی همان چیزی که از آن به مسأله‏ی دین و سیاست و دین و زندگی هم تعبیر می‏کنند. امام در بیان ارتباط دین و دنیا، نظر اسلام و سخن اسلام را به عنوان مبنا و روح و اساس کار خود قرار داده‏ بود. اسلام، دنیا را وسیله‏ای در دست انسان برای رسیدن به کمال می‏داند. از نظر اسلام، دنیا مزرعه‏ی آخرت است. دنیا چیست؟ در این نگاه و با این تعبیر، دنیا عبارت است از انسان و جهان. زندگی انسان‏ها، تلاش انسان‏ها، خرد و دانایی انسان‏ها، حقوق انسان‏ها، وظایف و تکالیف انسان‏ها، صحنه‏ی سیاست انسان‏ها، اقتصاد جوامع انسانی، صحنه‏ی تربیت، صحنه‏ی عدالت؛ این‏ها همه میدان‏های زندگی است. به این معنا، دنیا میدان اساسیِ وظیفه و مسئولیت و رسالت دین است. دین آمده است تا در این صحنه‏ی عظیم و در این عرصه‏ی متنوع، به مجموعه‏ی تلاش انسان شکل و جهت بدهد و آن را هدایت کند. دین و دنیا در این تعبیر و به این معنای از دنیا، از یکدیگر تفکیک‏ناپذیرند. دین نمی‏تواند غیر از دنیا عرصه‏ی دیگری برای ادای رسالت خود پیدا کند. دنیا هم بدون مهندسیِ دین و بدون دست خلاق و سازنده‏ی دین، دنیایی خواهد بود تهی از معنویت، تهی از حقیقت، تهی از محبت و تهی از روح. دنیا- یعنی محیط زندگی انسان- بدون دین، تبدیل می‏شود به قانون جنگل و محیط جنگلی و زندگی جنگلی. انسان در این صحنه‏ی عظیم باید بتواند احساس امنیت و آرامش کند و میدان را به سوی تعالی و تکامل معنوی باز نماید. در صحنه‏ی زندگی باید قدرت و زور مادی ملاک حقانیت به حساب نیاید. در چنین صحنه‏یی، آنچه می‏تواند حاکمیت صحیح را بر عهده بگیرد، جز دین چیز دیگری نیست. تفکیک دین از دنیا به این معنی، یعنی خالی کردن زندگی و سیاست و اقتصاد از معنویت؛ یعنی نابود کردن عدالت و معنویت. دنیا به معنای فرصت‏های زندگی انسان، به معنای نعمت‏های پراکنده‏ی در عرصه‏ی جهان، به معنای زیبایی‏ها و شیرینی‏ها، تلخی‏ها و مصیبت‏ها، وسیله‏ی رشد و تکامل انسان است. این‏ها هم از نظر دین ابزارهایی هستند برای اینکه انسان بتواند راه خود را به سوی تعالی و تکامل و بروز استعدادهایی که خدا در وجود او گذاشته است، ادامه دهد. دنیای به این معنا، از دین قابل تفکیک نیست. سیاست و اقتصاد و حکومت و حقوق و اخلاق و روابط فردی و اجتماعی به این معنا، از دین قابل تفکیک نیست. لذا دین و دنیا در منطق امام بزرگوار ما مکمل و آمیخته و درهم‏تنیده‏ی با یکدیگر است و قابل تفکیک نیست. این، درست همان نقطه‏یی است که از آغاز حرکت امام تا امروز، بیشترین مقاومت و خصومت و عناد را از سوی دنیاداران و مستکبران برانگیخته است؛ کسانی که زندگی و حکومت و تلاش و ثروت آن‏ها مبتنی بر حذف دین و اخلاق و معنویت از جامعه است.اما دنیا مفهوم دیگری هم دارد. در متون اسلامی، دنیا به معنای نفسانیت و خودخواهی و اسیر هوی و هوس خود بودن و دیگران را هم اسیر هوی و هوس خود کردن، آمده است. سرتاسر قرآن و احادیث و کلمات بزرگان دین در طعن و طرد چنین دنیایی است. در لسان روایات ما، دنیای مطرودی که با دین قابل جمع نیست، به معنای هوی و هوس و نفسانیت و انانیت و خودخواهی و خودپرستی است؛ این دنیا شاخصه‏ی فرعون و نمرود و قارون و شاخصه‏ی شاه و بوش و صدام است؛ این دنیا شاخصه‏ی مستکبران ظالم و ستمگرِ روزگار در طول تاریخ تا امروز است. البته این‏ها مجسمه‏های بزرگترِ رذائل اخلاقی و این دنیای مذموم‏اند. یک انسان معمولی هم می‏تواند در دل و درون خود یک فرعون داشته باشد و به قدر توان و امکانات خود، فرعونی و قارونی و قیصری و امپراتورانه عمل کند. اگر امکاناتش بیشتر شد، او هم مثل فرعون و قارون و بقیه‏ی گردنکشان و طواغیت تاریخ خواهد بود. این دین با دنیا قابل جمع نیست؛ این همان دنیایی است که در لسان روایات، هووی دین نامیده شده است؛ نمی‏توانند باهم جمع شوند. اگر کسی بخواهد دنیای به این معنا را با دین جمع کند، ممکن نیست. دین را با چنین دنیایی نمی‏شود آباد کرد. دین را در خدمت چنین دنیایی قرار دادن، خیانت به دین است. امام، ما را از اسارت دنیا هم برحذر می‏داشت. امام بزرگوار ما که دین را عین سیاست، عین اقتصاد و عین دنیا می‏دید، دائماً مردم و مسئولان را از دنیای به این معنا برحذر می‏داشت.