-
تاریخ: 1384/05/28
بیانات در خطبههای نمازجمعه
آرزوی ما رفاه مردم و آبادی و امنیت عراق است. از ناامنیهایی که در عراق اتفاق میافتد- کشتارهایی که روزانه در مسجدها، در حسینیهها، در خیابانها و اجتماعات رخ میدهد- و مردم بیچارهی عراق را قربانی میکند، ما بهشدت آزرده هستیم. کشتن مردم مظلوم جرم بزرگی است و فرقی نمیکند که این جرم را چه کسی مرتکب شود. مسلسل امریکاییها هم که مردم عراق را قربانی میکند، مجرم است؛ عوامل بمبگذاری هم که اجتماعات مردم را منفجر میکنند و کودک و زن و مرد را میکُشند، مجرمند. البته ما متهم اولِ این حوادث را امریکا میدانیم. چرا؟ چون تروریسم عراق زیر چشم امریکاست. هزاران نیروی نظامی و اطلاعاتی و امنیتی و سیاسی از امریکاییها امروز در همه جای عراق گستردهاند. اگر میخواستند ناامنی را در عراق از بین ببرند، میتوانستند. بعضیها معتقدند که قراینی هم بر این اعتقاد وجود دارد که این ترورها کار خود سرویسهای جاسوسی امریکا و صهیونیستهاست؛ چرا؟ چون نمیخواهند این دولت موفق شود. ناامنی بهانهی ادامهی اشغال است. چون ناامن است، ما باید بمانیم؛ اگر برویم، آسمان به زمین میآید! آنچه در عراق پیش آمده، چیزی نیست که امریکاییها میخواستند. آنها یک دولت دستنشاندهی خودشان میخواستند؛ آنها میخواستند عراق بظاهر حکومت مردمی داشته باشد، اما در باطن مزدور آنها بر عراق حاکم باشد؛ ولی اینطور نشد. ملت عراق همت کردند، مرجعیت همت کرد، نخبگان سیاسی عراق همت کردند و نگذاشتند این کار انجام بگیرد. کمااینکه امروز در تدوین قانون اساسی عراق هم دارند دخالت میکنند. امریکاییها رسماً در تدوین قانون اساسی عراق دارند دخالت میکنند. به شما چه؟ بگذارید عراقیها کارشان را بکنند. دخالت میکنند: فلان چیز باشد، فلان چیز نباشد. البته امریکا در عراق شکست خورده؛ در این تردیدی نیست. خرج زیادی کردند، اما وعدههایشان هیچکدام تحقق پیدا نکرد؛ نفرت مردم عراق هم روز به روز از آنها بیشتر شده. شاید امروز در کشور عراق هیچ عنصری منفورتر از جورج بوش نباشد. روز به روز هم نفرت ملت عراق از امریکاییها بیشتر میشود. این نفرت، مخصوص ملت عراق هم نیست؛ در دنیای اسلام، در سطح جهان، بلکه در خود امریکا اعتراضها علیه دولت امریکا به خاطر مداخلهی نظامی در عراق روزافزون است. در داخل امریکا هم همینطور است. اعتراضها کشیده شده به نخبگان سیاسی امریکا؛ تند و زننده به دولتِ خودشان اعتراض میکنند. نظرسنجی هفتهی گذشته در امریکا نشان داد که اکثر مردم امریکا مخالف مداخلهی امریکا در عراق و ماندن امریکا در این کشور و ادامهی اشغال هستند. نتایج را منفی میدانند، که درست هم فهمیدهاند. امریکا در عراق شکست خورده است. این هیاهوی ظاهری دلیل موفقیت نیست. متهم کردن این و آن هم مایهی تبرئهی از اتهام نیست که امریکاییها ایران و سوریّه را متهم میکنند که از مرزهای شما تروریست و مواد منفجره میآورند. اینها حرفهای بیمعنا و مهملی است که تکرار میکنند. امنیت، دست آنها و زیر چشم آنهاست. کیست در دنیا که نداند گروههای تروریستیای که به نام آنها امروز در عراق کاری انجام میگیرد، بعضی از آنها ساختهی دست خود آمریکایند؛ بعضیها هم زیر نفوذ آمریکایند؟ کیست که نداند اینها دارند در عراق اختلاف بین سنی و شیعه ایجاد میکنند؟ کیست که نتواند حدس بزند که اینها میخواهند ناامنی باشد تا بتوانند بیشتر به اشغال غیر قانونی و غیر مشروعِ خودشان ادامه دهند؟ آنها مسئول و متهماند. تروریستها زیر چشم خود آنها دارند حرکت میکنند؛ ما اطلاع داریم؛ این دیگر حدس نیست. در بعضی از مرزهای عراق تروریستها زیر چشم خود امریکاییها- و شاید با کمک خود آنها- از اینجا به آنجا منتقل میشوند؛ آن وقت میآیند بیخود ایران یا سوریّه را متهم میکنند. ما 1300 کیلومتر با عراق مرز داریم؛ این مرزها را هم محکم گرفتهایم. البته در هر مرز محکمی ممکن است خروج غیر قانونی باشد. امریکاییها بعد از سالهای متمادی هنوز نتوانستهاند مرزهای خودشان با مکزیک را ببندند؛ مرتب غیر قانونی افراد میآیند و میروند. بنابراین ممکن است غیر قانونی ترددی بشود، لیکن ما ایستادهایم و نمیگذاریم. امنیت عراق، امنیت ماست؛ پیشرفت عراق برای ما یک دستاورد بزرگ است؛ ما این را میخواهیم. امیدواریم ملت عراق هرچه زودتر از محنتهایی که دچار آن شده است، نجات پیدا کند و این کشور ثروتمند از لحاظ طبیعی، بتواند به نقطهیی که شایستهی آن است، برسد.