• تاریخ: 1379/09/25

    بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران‌

برای آن دولت غاصب دروغیِ جعلی، مسأله فلسطین، یک مسأله داخلی نیست؛ یک مسأله‌ی اساسیِ بین‌المللی است. آنچه که اهمیت دارد، این است که نسل جدید فلسطینی حقیقت را دریافته است. کدام حقیقت را؟ این حقیقت را که اگر بخواهد بر این زبونی و خواری و تحقیر و فشاری که بر او تحمیل میشود، فائق آید، راهش مبارزه و مقابله است؛ راهش رفتن پشت میز مذاکره نیست، که مذاکره کننده‌گان هم چیزی گیرشان نیامد. از طرفی رفتار صهیونیستها آن‌قدر وحشیانه و دور از موازین رحم و مروّت انسانی است که به طور طبیعی این نسل جوانِ روی کارآمده فلسطینی را به ستوه آورده؛ دیگر طاقتشان تمام شده است و نمیتوانند تحمّل کنند. صهیونیستها خیال میکنند که اگر شدت عمل به‌خرج دادند و تانک آوردند و توپ زدند و شیمیایی زدند، مردم را ساکت خواهند کرد. بله، ممکن است فشار را زیاد کنند و در برهه‌ای مردم را ساکت کنند؛ اما آن عقده‌های گره شده در گلو را که نمیتوانند از بین ببرند؛ آنها که از بین‌رفتنی نیست؛ آن‌چنان رعد و غرّشی در فضا به وجود خواهد آورد که همه کاخهایشان را فرو خواهد ریخت. این‌طور نیست که بتوانند این حرکت را ریشه‌کن کنند. نکته دوم که بسیار اهمیت دارد، این است که با این قیام، تمام محاسبات دولت غاصب صهیونیست به هم ریخته است؛ چون اساس محاسبات آنها بر این استوار بود که ملت فلسطین بعد از آن فشارهای اوّلِ کار و بعد از تبعید بیش از نیمی از مردم اصلی فلسطین به خارج از کشورشان و گذشتن سالهای متمادی، دیگر حال و حوصله و عزم و نشاط و جانِ مقابله را نخواهد داشت. در حال حاضر این محاسبات، غلط از آب درآمده و این پایه به هم ریخته است. وقتی هزاران هزار مردمی که در خود فلسطین هستند - نه گروههای فلسطینیِ خارج از مرزهای اصلی فلسطین که در لبنان یا اردن یا جاهای دیگر هستند - مصمّم باشند با آن نظام مبارزه کنند، دیگر آن فضای امنی که برای خودشان به عنوان بهشت موعود در نظر گرفته بودند و مهاجران غیرفلسطینی - یعنی یهودیان سرتاسر دنیا - را به آن‌جا کشانده بودند، وجود نخواهد داشت. امروز محاسبات به هم خورده است؛ لذا میبینید که دولتشان مجبور شد استعفا دهد. این، اجبار و ناگزیری است. البته کسانی که بیشترین فشار را برای این استعفا داشتند، ممکن است در محاسباتشان این‌طور خیال کنند که بایستی شدت عمل بیشتری به‌خرج داد و حکومت سنگدل‌تری را بر سر کار آورد؛ اما اشتباه و خطاست. مسأله، مسأله کوچکی نیست؛ مسأله عظیمی است؛ سرنوشت دنیای اسلام و سرنوشت همه کشورهای اسلامی - بخصوص کشورهایی که به این کانون خطر و به این غدّه فساد نزدیکترند - به سرنوشت آنها بستگی دارد.