-
تاریخ: 1374/08/10
بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان
وقتی دین، مفسر و متصدی و متولی رسمی نداشته باشد، کار به اینجا میرسد که عدهای از راه میرسند و دین را با تفکر مارکسیستی و یا دمکراسی و سرمایهداری غربی تطبیق میدهند. امروز در دنیا کسانی هستند که اسلام - و نه مطلق دین - را درست با آنچه که شرکتها و کمپانیهای بزرگ میخواهند، تطبیق میدهند. اگر روحانیت وجود داشت، این طور نمیشد. البته همواره روحانیت احتیاج به اصلاحات داشته است. امام بزرگوار ما در اوایل انقلاب دربارهی روحانیت و لزوم وجود آن و حمله به کسانی که میخواستند ریشهی روحانیت را بزنند، صحبت کردند. در اثنای صحبت، مطلبی با این مضمون افزودند: در میان روحانیت کسانی هستند که ظلم است اسم روحانی بر آنها بگذاریم. بعد این مصراع را خواندند: «ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد». واقعا همینطور است. روحانی داریم؛ اما اساس روحانیت امری لازم است. برای حفظ دین، ایمان دینی در جامعه لازم است. دشمن این مطلب را زودتر از همه فهمید. روحانیت یک نهاد اصلی در نظام اسلامی است. اگر روحانیت و طلبههای معمم نبودند، این انقلاب شکل نمیگرفت. شانزده سال - از سال 1341 تا سال 1357 - طلبهها به سرتاسر کشور سفر میکردند و در هر شهر و روستا و منطقهای - حتی در پادگانهای ارتشی - اسلام و مبارزه علیه رژیم را تبلیغ میکردند. دستگاه حکومتی هم نمیتوانست مانع آنها شود.