• تاریخ: 1393/05/01

    بیانات در دیدار دانشجویان

آنچه مهم است این است که ما تحلیل درستی از رفتار امروز غرب داشته باشیم. مواجهه‌‌ی آنها با جمهوری اسلامی ایران و با انقلاب اسلامی و با حرکت اسلامی و بیداری اسلامی، یک بخشی از سیاستهای کلان آنها است. سیاست کلان نظام سلطه، عبارت است از بردگی ملتها و تسلط بر سرنوشت ملتها بدون اینکه کمترین اعتنایی به مصالح ملتها و خواسته‌‌ی آحاد ملتها داشته باشند؛ این سیاست کلان استکبار است؛ به این باید توجه داشت. شعارهای ضد آمریکایی، شعارهای ضد غربی، شعارهای ضد استکبار در کشور ما، ناظر به این حقیقت است. یک عده‌‌ای بمجرد اینکه شعار ضد غربی یا ضد آمریکایی می‌‌شنوند، فوراً تصورشان این نباشد که یک کار تعصب‌‌آمیز یا بدون یک منطق فکری دارد انجام میگیرد؛ نه، این نگاه ضد غربی و ضد آمریکایی در انقلاب اسلامی، متکی است به یک تجربه‌‌ی درست، به یک نگاه عقلانی درست، به یک محاسبه‌‌ی صحیح. من آن روز اینجا به مجموعه‌‌ی دست‌‌اندرکاران و مجریان و کارگزاران کشور گفتم،(۷) هدف اساسی دشمن این است که در دستگاه محاسباتی ما اختلال ایجاد بکند. دستگاه محاسباتی وقتی دچار اختلال شد، از داده‌‌های درست، خروجی‌‌های غلط به‌‌دست خواهد آورد؛ یعنی تجربه‌‌ها هم دیگر به درد او نخواهد خورد. وقتی دستگاه محاسباتی خوب کار نکرد، درست کار نکرد و محاسبه درست انجام نگرفت، تجربه‌‌ها هم دیگر به کار نمی‌‌آید. خب، شما نگاه کنید در کشور خود ما، برخورد غربی‌‌ها و دست‌‌اندرکاران تمدن کنونی غرب در طول این صدسال اخیر، هشتاد نود سال اخیر، با کشور ما چگونه بوده. ما این‌‌همه تجربه‌‌ی ضربه زدن از سوی غرب داریم. عده‌‌ای هستند در کشور - روشنفکران غرب‌‌گرا، غرب‌‌زده، دلباخته‌‌ی غرب - این تجربه‌‌ها در مقابل چشم آنها است، [اما] از این تجربه‌‌ها درس نمیگیرند. خب، آنها دیدند که غربی‌‌ها رضاخان را آوردند بر این کشور مسلط کردند و دیکتاتوریِ عجیب‌‌وغریب رضاخانی، به‌‌وسیله‌‌ی انگلیس‌‌ها در این کشور برپا شد - آمدند یک عنصرِ قلدرِ بی‌‌منطقِ بی‌‌اعتنای به اصالتهای کشور را بر این کشور مسلط کردند - بعد هم در دهه‌‌ی ۲۰، همان قدرتها آمدند ایران را اشغال کردند، در واقع به یک معنا بین خودشان تقسیم کردند؛ همانها آمدند نفت را بردند و قراردادهای ظالمانه را بر این کشور تحمیل کردند؛ همانها کودتای بیست‌‌وهشتم مرداد را راه انداختند و یک دولت ملی را - که با همه‌‌ی عیوبی که داشت بالاخره برخاسته‌‌ی از آراء مردم بود - ساقط کردند و نابود کردند؛ همانها نهضت ملیِ نفت را به انحراف کشاندند و مجدداً سلطه‌‌ی بر منابع طبیعی و مادیِ ما را به دست گرفتند؛ همانها در یک مدت طولانی، دیکتاتوریِ محمدرضا را بر این کشور تثبیت کردند و از آن با همه‌‌ی وجود حمایت کردند؛ در دوران حکومت سی‌‌وچند ساله‌‌ی محمدرضا بر کشور، چوب حراج به ثروت مادی و معنوی ما زده شد، پدر این ملت را در آوردند، در فقر نگه داشتند، در جهل نگه داشتند، فساد عمومی در تمام ارکان این کشور به راه انداختند، فرهنگ کشور را، دین مردم را، همه چیز را در واقع از بین بردند، این با پشتیبانی و حمایتِ همین دولتهای غربی بود؛ در مقابله‌‌ی با انقلاب ملت ایران و حرکت عظیم ملت ایران، هرچه توانستند کارشکنی کردند؛ از صدام حسین حمایت کردند، دفاع کردند - با اینکه خودشان صدام را هم قبول نداشتند، اما چون صدام در مقابل جمهوری اسلامی بود، هرچه توانستند به صدام کمک کردند - همین غربی‌‌ها، همین انگلیس، همین آمریکا، همین فرانسه: بمب شیمیایی دادند، امکانات گوناگون نظامی در اختیارش گذاشتند؛ خب اینها تجربه‌‌های ما است. روشنفکر غرب‌‌زده، چون دستگاه محاسباتی‌‌اش دستگاه اختلال‌‌یافته‌‌ای است، از این تجربه‌‌ها استفاده نمیکند، بهره نمی‌برد، استنتاج درست نمیکند. یکی از مهم‌‌ترین خدمات انقلاب اسلامی، احیای عقلانیت صحیح در کشور بود. اینکه شما جوان دانشجو می‌‌آیید مسائل منطقه را تحلیل میکنید، با نگاه موشکافانه مسائل را می‌‌بینید، دشمن را معرفی میکنید، حوادث منطقه را تحلیل میکنید و می‌‌ایستید، این نشان دهنده‌‌ی حیات عقلانی یک کشور است؛ این را انقلاب به ما داد. امروز بعضی‌‌ها باز دلشان میخواهد برگردند به همان شکل سابق. همان جریانهای غرب‌‌زده - جریانهایی که عاشق غربند، ملت را تحقیر میکنند، داشته‌‌ها را تحقیر میکنند، فرهنگ و هویت ملی را تحقیر میکنند به نفع مسلطین غربی - دلشان میخواهد که همانها دوباره بیایند و برای امور کشور، فرهنگ کشور، جهت‌‌گیری کشور، شاخص معین کنند و معرفی کنند. این عده‌‌ای که امروز در خارج از کشور، در زیر پرچم همین دشمنان خونیِ ملت ایران دارند علیه جمهوری اسلامی کار میکنند، همین کسانی هستند که واقعاً دنبال این هستند که همان غفلت - غفلتِ محاسباتی - همان اغوای شیطانی که نسبت به عقلانیت این کشور در یک دوره‌‌ای وجود داشت، همان مجدداً حاکم بشود. در مقابل اینها باید ایستاد. حرکت حرکت صحیح و عقلانی است. آنچه بخصوص در مورد دانشجوها عرض میکنم. توصیه میکنم دانشجویان عزیز را به اینکه مطالعات خودشان را، هم در زمینه‌‌های مسائل دینی، هم در زمینه‌‌ی مسائل گوناگون سیاسی، در کنار کار علمی تقویت کنند. سعی کنید قدرت تحلیل را در خودتان تقویت کنید. البته من امروز که نگاه میکنم به بیانات دانشجوها، نکات برجسته و خوبی را مشاهده میکنم، یعنی واقعاً جای خرسندی و شکرگزاری دارد، لکن هرچه میتوانید در این زمینه بیشتر کار کنید. حالا ما در بحثهای امروز نرسیدیم به بررسی مسائل گوناگون کشور - که حالا این باید بماند برای دیدارهای دیگری که با دانشجوها یا [دیگر] مجموعه‌‌ها داریم، ان‌شاءالله مطالبی را عرض بکنیم - [لکن‌‌] دانشجو باید در زمینه‌‌ی مسائل گوناگون کشور، مسائل اجتماعی، مسائل اقتصادی، مسائل سیاسی، تحلیل در اختیار مردم بگذارد؛ یعنی مردم بایستی بتوانند از تحلیل دانشجویان بهره‌‌مند بشوند، استفاده کنند؛ قدرت تحلیل دانشجو باید این [طور] باشد. این‌‌هم متکی است به مطالعه؛ باید مطالعه کنند. این‌‌جور نباشد که نگاه دانشجو صرفاً نگاه احساسی [باشد]؛ داده‌‌های ذهنی شما فقط مسائل روزنامه‌‌ای نباشد؛ روی مسائل فکر کنید، مطالعه کنید، بحث کنید. خیلی از این حرفهایی که دوستان در اینجا گفتند، حرفهایی است که تکلیف آنها باید در خود جلسات دانشجویی و در بحثهای آزاد دانشجویی معین بشود؛ که من یادداشت کردم، این «کرسی‌‌های آزاد اندیشی» که ما مطرح کردیم که مستلزم بحثهای آزاد دانشجویی در محیط دانشگاه‌‌ها است، بسیاری از مسائلی را که در اینجا دوستان مطرح کردند، میتواند تعیین تکلیف کند، روشن کند؛ جهات مثبت و منفیِ هر مطلبی را در بحثهای دانشجویی باید بتوانند به دست بیاورند.