از سخنان آن حضرت علیه السّلام است (در فضیلت یاد خدا و اوصاف آنانکه بیاد خدا مشغولند) که آنرا هنگام قرائت آیه «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذکْرِ اللَّهِ» فرموده (سوره 24 آیه 37) یعنی مردانی هستند که بازرگانی و خرید و فروش ایشان را از یاد خدا باز نمی دارد:

خداوند سبحان ذکر و یاد خود را صیقل و روشنائی دلها قرار داد که بسبب آن (اوامر و نواهی او را) بعد از کری می شنوند، و بعد از تاریکی (نادانی) می بینند، و بعد از دشمنی و ستیزگی فرمانبر می گردند (رضاء و خوشنودی او را بدست می آورند)

و همواره برای خدا -که نعمتها و بخششهایش ارجمند است- در پاره از زمان بعد از پاره دیگر و در روزگارهایی که آثار شرائع در آنها گم گشته بندگانی است که در اندیشه هاشان با آنان راز می گوید، و در حقیقت عقلهاشان با آنها سخن می فرماید (همیشه بیاد خدا بوده از راه عقل و بینائی با او در گفتگو هستند) و چراغ (هدایت و رستگاری) را به روشنائی بیداری و هشیاری در دیده ها و گوشها و دلها افروختند (یاد خدا چون چراغ دیده ها و گوشها و دلهاشان را روشن گردانید، لذا غیر او چیزی ندیده، غیر اوامر و نواهیش سخنی نشنیده، بغیر آنچه او خواسته دل نمی بندد)

روزهای خدا را (بمردم) یادآوری می نمایند (سرگذشت پیشینیان را که بر اثر معصیت و نافرمانی تباه شده اند برای ایشان بیان میکنند تا عبرت گیرند) و (آنان را) از عظمت و بزرگواری او می ترسانند (می گویند از خدا بترسید و مرتکب گناه نشوید که او حاضر و بینا است و بر هلاک شما قادر و توانا) آنان مانند راهنمایان در بیابانها هستند که هر که از وسط راه برود (بعدل و درستی رفتار کند) راه او را می ستایند، و به رهائی (از گمراهی) مژده اش می دهند، و هر که بطرف راست و چپ برود (در هر امر افراط و تفریط پیش گیرد) راه را برای او مذمّت کرده از تباه شدن بر حذرش می دارند، و آنها با این اوصاف چراغهای آن تاریکی ها (ی نادانی) و راهنمایان آن شبهه ها (ی گمراهی) هستند.

و بتحقیق برای یاد خدا نمودن اهلی است که آنرا عوض دنیا فرا گرفته اند، و ایشان را بازرگانی و خرید و فروش از آن مشغول نمی سازد، روزهای زندگانی را با یاد خدا بسر می برند، و به سخنان منع کننده از آنچه خدا حرام و نهی فرموده در گوشهای بی خبران بانگ می زنند، و بعدل و درستی امر کرده خود آنرا انجام می دهند، و از ناپسند (گفتار و کردار زشت) نهی نموده خود آنرا بجا نمی آورند، و (چنان بآخرت ایمان و یقین دارند که)

گویا دنیا را بپایان رسانده و بآخرت وارد شده و در آنجا می باشند، و آنچه در پی دنیا است (امور آخرت که دیگران از آنها آگاه نیستند) بچشم دیده اند، و مانند آنکه بر احوال پنهان اهل برزخ در مدّت اقامت آنجا آگاهند، و قیامت وعده هایش را بر ایشان ثابت نموده است (شکّ و تردید ندارند) پس پرده از آن اوضاع را از جلو مردم دنیا برداشته اند (آنچه را بنور ایمان و یقین دیده اند فاش کرده اند) بطوری که گویا ایشان می بینند آنرا که مردم نمی بینند، و می شنوند آنرا که دیگران نمی شنوند،

و اگر آنان را در برابر عقل خود در مراتب پسندیده و مجلسهای شایسته آنها تصوّر کنی (حالات عبادت و بندگیشان را بنظر آوری) در حالیکه دفترهای محاسبه اعمالشان را باز کرده و برای رسیدگی بحساب نفسهاشان آماده اند بر هر امر کوچک و بزرگی که مأمور بآن بوده و کوتاهی کرده اند یا نهی از آن شده و تقصیر نموده اند، و گناهان سنگین خویش را بر پشتشان بار کرده از برداشتن آن ضعیف و ناتوان گردیده اند، و گریه را در گلو نگاه داشته اند، و (هنگام محاسبه) با گریه و زاری با خویشتن جواب و سؤال نموده اند، و جانب پروردگارشان از پشیمانیها و اقرار بتقصیر ناله و فریاد بر آورند (و طلب عفو و بخشش نمایند، خلاصه اگر ایشان را با این حالات در نظر آوری) نشانه های هدایت و رستگاری و چراغهای تاریکی را خواهی دید که فرشتگان دورشان گرد آمده آرامش و آسودگی (از عذاب) بر آنها نازل گشته و درهای (برکات) آسمان بروی آنان باز شده، و جاهای ارجمند بر ایشان آماده گردیده در جائیکه خداوند بآنها مطلع و آگاه است، و از کوشش آنان (در وارسی حساب خود با خدا) راضی و خوشنود است، و روشن آنها را (در پشیمانی از گناهان) پسندیده است،

در حالیکه بمناجات با خدا نسیم عفو و بخشش (از گناهان) را استشمام میکنند، ایشان گروگان نیازمندی بفضل و کرم خدا و اسیران تواضع و فروتنی به عظمت و بزرگواری او هستند، بسیاری اندوه دلها و بسیاری گریه چشمهاشان را مجروح ساخته است، برای هر دری که راه رغبت و توجّه بسوی خدا است ایشان را دست کوبنده ای است (هر دری که باو راه دارد کوبیده در آن داخل میشوند) سؤال و درخواست از کسی می نمایند که فراخیها پیش او تنگ نمی گردد (هر چند عطاء و بخشش نماید از دریای جود و کرمش کاسته نمی شود) و خواستاران از او نومید نمی شوند،

پس تو خود بحساب خویش برس، زیرا بحساب دیگران محاسبی غیر از تو می رسد (از وارسی حساب دیگران سودی برای تو نیست، باید همیشه بیاد خود باشی و بحساب خویش بدقّت رسیدگی کنی).