از خطبه های آن حضرت علیه السّلام است (که در آن به شنوندگان اندرز داده بفضائل خود اشاره می فرماید):

آهای کسانیکه (از قیامت و حساب و باز پرسی) غافل بوده و از ایشان غافل نیستند (چون گفتار و کردار در صحیفه اعمال بدون کم و زیاد ضبط میشود، پس از خواب غفلت بیدار شده عمر خود را بیهوده بسر نرسانید) و ای کسانیکه (بر اثر فریب دنیا اوامر و نواهی خداوند سبحان را) رها کرده و (بزودی دارائی و زینت و آرایش دنیا و آنچه بآن دل بسته اند) از ایشان خواهند گرفت، چگونه است که شما را می بینم از خدا دوری گزیده و رو بغیر او آورده دوستی نموده اید؟

شما مانند چهار پایانید که چوپان آنها را برده است بطرف چراگاه وبا آمیز و آبشخور درد انگیز (نمی دانند آنها را به کجا می برند) که چون گوسفندی مانند که آنها را بجهت آماده کردن برای کاردها (سر بریدن) علف می دهند، نمی داند چه خیالی برایش دارند که با آن نیکوئی کرده پرورشش می دهند، روزش را روزگار و کارش را سیر شدن می پندارد (از پایان کار غافل بوده نظری جز بروز حاضر و مقصودی جز خوردن ندارد، در صورتیکه صاحبش را از فربه نمودن آن مقصود دیگری است، و چوپان نفس امّاره شما را به چراگاه دنیای پر از درد و گرفتاری برده و به زینت و آرایش نابود شدنی آن فریفته از عاقبت کار بی خبر، می پندارید همیشه در اینجا خواهید ماند).

سوگند بخدا اگر بخواهم خبر دهم هر مردی از شما را که از کجا آمده و به کجا می رود و جمیع احوال او را بیان کنم می توانم، ولی می ترسم در باره من به رسول خدا، صلّی اللَّه علیه و آله کافر شوید (مرا بر او برتر دانید با اینکه من آنچه از گذشته و آینده و حال خبر دهم از آن حضرت آموخته ام)

آگاه باشید من بخواصّ اصحاب خود که کفر و غلوّ در او راه نخواهد یافت این اخبار را خواهم رساند، و سوگند بخدا که پیغمبر اکرم را بحقّ و راستی فرستاده و او را بر خلائق برگزیده (این سخن را) نمی گویم مگر براستی،

و آن حضرت همه این اخبار و تباه شدن آنکه هلاک می گردد (بعذاب گرفتار میشود) و رهائی آنکه نجات می یابد (جایش بهشت خواهد بود) و عاقبت امر خلافت را بمن خبر داده است، و چیزی باقی نگذاشته که بر سرم بگذرد مگر آنکه آنرا در دو گوشم فرو برده و بمن رسانیده (خلاصه مرا به گذشته و حال و آینده خبر داده است).

ای مردم، سوگند بخدا شما را به طاعتی ترغیب نمی کنم مگر آنکه بآن از شما پیشی می گیرم و شما را از معصیتی منع نمی کنم مگر آنکه پیش از شما از آن باز می ایستم (زیرا امر بمعروف بعد از انجام آن و نهی از منکر پیش از مبادرت بآن تأثیر و سودش در دلها بیشتر و بهتر است از امر بمعروف و نهی از منکر نمودن کسیکه کردارش بر خلاف گفتار باشد، علاوه بر آنکه امام علیه السّلام چنین کسیرا در خطبه صد و بیست و نهم لعن فرموده).