ای بیخبران که شما را وانگذاشته اند، و واگذارندگان فرمان که بازخواست بر آنان نوشته اند، چیست که می بینم از خدا رویگردانید و جز او را خواهانید چارپایانی را مانید که شبان آنها را در کشتزاری سر دهد، وبا خیز، و آبشخوری دردانگیز. گوسفندی را مانید که چرد تا فربه شود و زیر کارد رود، و نداند از آن چه خواهند، و با او چه کنند. اگر بدان نیکی کنند روز خود را، روزگارش پندارد، و سیری اش را پایان کار.

به خدا، اگر خواهم هر یک از شما را خبر دهم که از کجا آمده، و به کجا رود، و سرانجام کارهای او چه بود، توانم. لیکن ترسم که در باره من به راه غلو روید، و مرا بر رسول خدا (ص) تفضیل نهید. من این -راز- را با خاصّگان در میان می گذارم که بیمی بر ایشان نیست، و به آنان اطمینان دارم.

به خدایی که او را به حق برانگیخت، و بر مردمان برتری بخشید، جز سخن راست بر زبان نمی آرم، و رسول خدا مرا از این حادثه ها آگاه ساخته است، و هلاکت آن کس را که هلاک شود، و رهایی آن را که نجات یابد به من گفته است، و از پایان کار خبر داده است، و چیزی که در خاطرم می گذشت باقی نگذاشت جز آنکه آن را به گوشم فرو خواند، و سخن آن را با من راند.

ای مردم به خدا من شما را به طاعتی برنمی انگیزم، جز که خود پیش از شما به گزاردن آن برمی خیزم. و شما را از معصیتی باز نمی دارم، جز آنکه خود پیش از شما آن را فرو می گذارم.