باید خردسالتان از کلانسالتان پیروی کند، و کلانسالتان به خردسالتان مهربان باشد. همچون بدخویان جاهلیّت مباشید، که نه در دین فهمی دارند، و نه شناسای کردگارند، -به صورت انسان، و درون پست تر از جانوران-. همانند تخمی در گودالی به ریگستان، که شتر مرغ نهد در آن، اگر بشکنندش گناه است، و اگر نهندش، بود که درونش ماری سیاه است.
ای مردم اگر یاری حق را فرو نمی گذاشتید، و از خوار ساختن باطل دست برنمی داشتید، آن که به پایه شما نیست دیده طمع به شما نمی دوخت، و هیچ نیرومندی بر شما مهتری نمی فروخت. امّا شما سرگردان شدید چون سرگردانی اسرائیلیان. و به جانم سوگند، که این سرگردانی پس از من افزون گردد چندان. چرا که حقّ را پشت سر نهادید و از آن گسستید، از نزدیک بریدید، و به دور پیوستید، و بدانید اگر آن را پیروی کنید که شما را می خواند و به راه رسولتان می راند، از رنج بیراهه رفتن آسوده اید، و بار سنگین و دشوار را از گردنها به یک سو نهاده اید.
پس از سازواری جدا گردیدند، و از اصل خود به پراکندگی گراییدند. بعضی از آنان به شاخه ای چسبیده، و هر کجا چمد بدان سو خمیده، لیکن خدای تعالی به زودی آنان را برای بدترین روز امویان چنان فراهم کند، که پاره های ابر پاییزی به هم در شود. خدا میان آنان الفت افکند، و چون توده ابر به هم نشسته فراهمشان کند. آن گاه درها برای آنان بگشاید تا به راه افتند از آنجا که باید، چون سیل دو باغستان مردم سبا، که با روان شدن آن چیزی بر جای نماند و نه پشته ای بر پای، نه کوه پیوسته به هم فشرده مانع روان شدن آن سیل گردید، نه زمین بلند پر سنگ و گل، راه آن را برید.
خدا آنان را پنهان در دل درّه های خود بپراکند سپس چون چشمه سارها در زمین روان کند. به آنان حقّ مردمی را از مردم دیگر بستاند، و مردمی را توانایی دهد و در خانه های مردم دیگر ساکن گرداند. به خدا سوگند، پس از قدرت و رفعتی که یافته اند آنچه در دست دارند بگدازد، چنانکه دنبه با آتش نسازد.