او را برانگیخت با نور رخشا، و برهان هویدا، و راه پیدا، و کتاب راهنما. خاندان او نیکوترین خاندان است، و او بهترین درخت آن درختستان است. شاخه های آن راست، و میوه های آن نزدیک و در دسترس همگان است. زادگاه او مکّه است، و هجرت او به مدینه طیّبه. در مدینه نام او بلند گردید، و دعوتش به همه جا کشید. او را فرستاد با حجّتی بسنده- که قرآن است- ، و موعظتی که درمان است، و دعوتی که جبران کننده زیان است. بدو حکمهای نادانسته را آشکار کرد، و بدعتها را که در آن راه یافته بود کوفت و به کنار کرد، و حکمهای گونه گون را پدیدار.
پس هر که جز اسلام دینی را پیروی کند به یقین بدبخت است، و پیوند او با خدا بریده، و به سر در افتادن او سخت. پایان کارش اندوهی است دراز، و عذابی دشوار و جانگداز، و بر خدا توکّل می کنم، توکّلی که بازگشت به اوست، و از او راه می جویم، راهی که به بهشت می رساند، و بدانجا که خواست اوست.
بندگان خدا شما را به ترس از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم، که نجات فردا در آن است، و مایه رهایی جاودان است. او ترساند و چنانکه باید ترسانید، و خواهان ساخت و ترغیب را تمام گردانید. دنیا را برای شما وصف کرد که سپری شدنی است و نپاید، و از این بدان گراید. پس روی بگردانید، از آنچه شما را در آن شاد می گرداند، که اندک چیزی از آن همراه شما می ماند، نزدیکترین خانه به خشم خدای -قهّار است-، و دورترین آن از خشنودی پروردگار. پس بندگان خدا چشم بپوشید، از آن که در پی اندوهها و گرفتاریهای آن بکوشید، چه بی گمان دانید که از شما جدا شدنی است و پی در پی دگرگون شدنی. پس، از آن بر حذر باشید چون خیرخواهی مهربان، و کوشنده ای که رنج برد -برای رهایی از چنگ آن-.
و پند گیرید بدانچه دیدید، از آنان که پیش از شما بودند، که چگونه در خاک غنودند، اندامشان از هم گسیخت، دیده ها و گوشهاشان فرو ریخت، شرف و عزّتشان رخت بربست، شادمانی و تن آسانی شان از هم گسست. نزدیکی فرزندان به از دست دادن آنان کشید، و همنشینی همسران به جدا شدن از ایشان انجامید. نه به هم می نازند، و نه فرزندانی می آورند، و نه یکدیگر را دیدار می کنند، و نه در کنار هم به سر می برند. پس بندگان خدا بپرهیزید، پرهیز کسی که بر نفس خود چیره است، و شهوت خویش را بازدارنده، و به خرد خود نگرنده، که کار پیداست و نشانه برپاست، و راه هموار و روشن و راست.