از خطبه های آن حضرت علیه السّلام است (در مدح پیغمبر اکرم و اندرز بمردم):
قسمت أول خطبه:
خداوند حضر ت مصطفی را برانگیخت با نور (نبوّت) روشن کننده (دلهای جهانیان) و با حجّت و دلیل آشکار (معجزات) و راه هویدا (دین اسلام) و کتاب راهنما (قرآن کریم)
اهل بیت او بهترین اهل بیت، و شجره او (پدران آن حضرت) بهترین شجره است، و شاخه های آن شجره مستقیم و راست است (اهل بیت آن بزرگوار از افراط و تفریط یعنی تجاوز و تقصیر در حقّ منزّه و مبرّی هستند) و میوه های آن فرو ریخته (علوم و معارفشان در دسترس همگان است)
بدنیا آمدنش در مکّه و هجرتش به مدینه است، در آنجا نام او بلند شده آوازه دعوتش منتشر گردید (اهل آنجا که آنها را انصار نامیدند آن حضرت را در جنگیدن با کفّار و شکست دادن دشمنان یاری نمودند)
خداوند او را فرستاد با دلیل کافی (قرآن کریم که علاوه بر سائر معجزات آن بزرگوار برای اثبات نبوّت کافی است) و پند شافی (سنّت و احکام آن حضرت که بیماریهای دلها را بهبودی می بخشد) و با دعوت تدارک کننده (بسوی اسلام که آنچه از امر دین و دنیا در ایّام جاهلیّت از بین رفته بود برقرار نمود)
بوسیله آن حضرت احکام شرعیّه که معلوم نبود آشکار و بدعتهای نادرست (زمان جاهلیّت) نابود و احکامی که آنها را (در قرآن و سنّت) بیان نموده هویدا گردانید،
پس کسیکه دینی غیر از اسلام بطلبد شقاوت و بد بختیش محقّق و بند (سعادت و نیکبختی) او گسیخته، و برو در افتادنش (به آتش) سخت است، و باز گشت او (در قیامت) به اندوه بسیار و عذاب دردناک می باشد،
و (بنابر این) من توکّل بخدا می نمایم همچون توکّل کسیکه چشم از همه پوشیده بسوی او گشوده است، و راهی (توفیق عمل به اسلام) را که (رونده را) ببهشت می رساند، و رضاء و خوشنودیش را بدست می آورد از او درخواست می نمایم.
بندگان خدا شما را بترس از خدا و فرمانبرداری او سفارش میکنم، زیرا پیروی از فرمان او سبب رستگاری فردا (ی قیامت) و رهائی (از عذاب) همیشگی است
(مردم را از کیفر رستخیز)
ترسانید، پس (بوسیله پیغمبر احکام خود را) تبلیغ، و (آنان را براه سعادت و خوشبختی) ترغیب و (آنرا) تکمیل نمود (آنچه راجع به رسیدن به سعادت همیشگی است بیان فرمود) و برای شما دنیا و جدا گشتن و نابود گردیدن و تبدیل شدن آنرا وصف کرد،
پس از آنچه شما را در دنیا به شگفت می آورد دوری کنید برای کمی آنچه از آن به همراه شما می آید (از همه کالاهای فراوان دنیا بهره شما جز کفنی بیش نیست که آن هم زیر خاک می پوسد) دنیا (از جهت پیروی شهوات و خواهشهای نفس) نزدیکترین سرائی است بخشم خدا، و (از جهت کم بودن پیروان حقّ و حقیقت) دورترین آن سرا است به خوشنودی خدا (که بهشت جاوید است)
پس ای بندگان خدا از گرفتاریها و کارهای دنیا (که شما را از آخرت باز می دارد) چشم بپوشید برای آنچه باور دارید جدائی و تغییر احوال آنرا (می دانید زود از دنیا جدا می شوید و سود رنجی که برده اید نصیب دیگران می گردد) از (فریب خوردن و شیفته شدن) دنیا برحذر بوده بترسید مانند بر حذر بودن خیرخواه (علیه السّلام) که پند دهنده است و کوشش کننده و زحمت کش (برای رهائی مردم از سختیها سعی و کوشش نموده و در راه هدایت و رستگاریشان همّت می گمارد)
و بآنچه از تباه شدن مردم روزگارهای پیش دیدید عبرت گیرید که بندهای ایشان از هم جدا و چشمها و گوشهاشان زائل شده، و شرافت و بزرگواری از کفشان رفته، و شادیها و خوشگذرانیها از آنها جدا شده،
پس بودنشان با فرزندان به دوری و همنشینی با زنها به جدائی بدل شده، بیکدیگر فخر و ناز نمی کنند، و فرزند نمی آورند، و به دیدن هم نمی روند، و همسایه و همنشین هم نیستند،
بندگان خدا (از این گفتار) بترسید مانند برحذر بودن کسیکه بر نفس خود تسلّط داشته از خواهش نفس خویش جلو گرفته بیاری عقل و هوش اندیشه میکند (به سود و زیان خود پی می برد) زیرا امر (دین) آشکار و نشانه (رستگاری) نصب و راه (رهائی از عذاب) هموار، و راه (بدست آوردن خوشنودی خدا و رسول) نمایان و راست است.