او را هنگامی فرستاد که پیامبران نبودند، و امّتها در خواب غفلت می غنودند. رشته ها گسسته بود، و بنای استوار -دین- شکسته. پس نزد آنان آمد، کتابهای پیامبران پیشین را تصدیق کنان، و با چراغی که ره جویند بدان. آن -کتاب خدا است- قرآن، از آن بخواهید تا سخن گوید. و هرگز سخن نگوید. امّا من شما را از آن خبر می دهم. بدانید که در قرآن علم آینده است، و حدیث گذشته. درد شما را درمان است، و راه سامان دادن کارتان در آن است.

پس در این هنگام خانه ای در دهستان، و خیمه ای در بیابان نیست، جز آنکه گروه ستمکار غمی در آن نشاند، و کینه ای بدان کشاند، و در آن روز عذرخواهی در آسمان و یاوری در زمین برای شما نماند. آن را که در خور این کار نبود، گزیدید، و به آبشخوری که از آن او نیست، کشیدید، و به زودی خدا از ستمکار انتقام ستاند، و آن را که در خورد اوست بدو خوراند و چشاند. از خوردنیی تلخ، چون زهر گیا، و نوشیدنیی چون صبر، تلخ و جانگزا. از درون سو ترسان، و از برون سو نشان تیغ برّان، و همانا آنان بارگیهااند که نافرمانیها را می برند و ستورانند که زیر بار گناهان درند.

سوگند می خورم، و سوگند می خورم که فرزندان امیّه پس از من این خلافت را رها سازند، چنانکه خلط سینه را بیرون اندازند. و از آن پس، چند که شب و روز از پی هم آید مزه آن را نچشند.