از سخنان آن حضرت علیه السّلام است در نهی از غیبت مردم:

(غیبت سخن پشت سر دیگری است اگر راست باشد و اگر دروغ بود آنرا بهتان می نامند، و آن از گناهان بزرگست، برای آنکه مفاسد آن بیش از سائر منهیّات است چون ضرر آن نوعی و زیان سائر معاصی غالبا شخصی است، لذا امام علیه السّلام در نهی آن تأکید می فرماید):

سزاوار است کسانی را که از معاصی دوری گزیده اند (مرتکب گناه نگشته و بسبب عقل و خردمندی نفس امّاره مقهور و مغلوب آنان بوده و به این جهت عیوب گناه و فوائد اطاعت را شناخته اند) و خداوند نعمت پرهیز از گناهان را بآنها بخشیده، به گناهکاران و کسانیکه زیر بار فرمان خدا و رسول نمی روند، مهربانی کنند (از ایشان غیبت نکرده و بآنها بهتان نزنند، بلکه آنان را هدایت و براه راست ارشاد نمایند) و سزاوار است که شکر و سپاسگزاری بر آنها (از نعمتی که خداوند بآنها بخشیده و آنان را توفیق داده که از گناهان به سلامت مانده اند) مسلّط باشد (مجال سخن گفتن از دیگری بآنها ندهد) و مانع گردد از اینکه از گناهکاران غیبت کنند، پس (در جائیکه دوران از معاصی و بی گناهان سزاوار نیست از دیگری غیبت کنند) چگونه است حال غیبت کننده ای که از برادر (هم کیش) خود غیبت کرده او را به گناهی که مرتکب شده سرزنش نماید (در صورتیکه چنین شخصی گناه کاری خود به غیبت سزاوارتر است)

آیا بیاد نمی آورد جایی را که گناهانش را خداوند پوشانیده و آن بزرگتر از گناهی است که برادر خود را بآن غیبت کرده (غیبت کننده معامله خداوند را با خودش که گناهانش را پوشانیده و مفتضح و رسوایش ننموده فراموش کرده که برادر خود را در گناهی که کرده رسوا می نماید)

و چگونه او را به گناهی سرزنش می نماید که خود مانند آنرا مرتکب بوده، پس اگر عین آن گناه را هم مرتکب نگشته طرز دیگری نافرمانی خدا نموده (گناه دیگری مرتکب شده است) که بزرگتر از گناه برادرش می باشد،

و سوگند بخدا اگر گناه بزرگی مرتکب نشده باشد و با گناه کوچکی نافرمانی نموده باشد هر آینه جرأت و دلیری او بر عیب جوئی و بد گوئی مردم (از گناه بزرگی که مرتکب نشده) بزرگتر است.

(پس از این امام علیه السّلام بر سبیل پند و اندرز می فرماید:) ای بنده خدا در عیب جوئی و بد گوئی از هیچکس بر اثر گناه او عجله و شتاب مکن که شاید او (از گناهی که کرده توبه و بازگشت نموده و) آمرزیده شده باشد، و بر نفس خود از گناه کوچک ایمن و آسوده مباش (و بچشم حقارت و کوچکی در آن ننگر) که شاید بر اثر آن معذّب و گرفتار باشی،

و هر که از شما عیب و بدی غیر خود را میداند باید (از عیب جوئی و طعن زدن بر او) خودداری نماید بجهت آنکه بعیب خود آشنا و دانا است، و باید شکر از اجتناب گناهی که دیگری بآن مبتلی است او را مشغول سازد (و سپاسگزاری از این نعمت باو مجال ندهد که عیب دیگری گوید).