سخنی از آن حضرت (ع) در خطاب به ابو ذر، رحمه الله، هنگامی که عثمان او را به ربذه تبعید کرد:

ای ابو ذر، تو برای خدا خشمگین شدی، پس، امید در کسی بند که برای او خشمگین شده ای. اینان به خاطر دنیاشان از تو ترسیده اند و تو به خاطر دینت از آنان ترسیده ای.

اینک، آنچه را که به خاطر آن از تو ترسیده اند به ایشان واگذار و آنچه را که به سبب آن از ایشان ترسیده ای برگیر و رو به گریز نه. اینان چقدر نیازمند چیزی هستند که تو آنها را از آن منع می کردی و تو چه بی نیازی از آنچه تو را از آن منع کرده اند.

فردا خواهی دانست که چه کسی سود برده و چه کسی فراوان رشک می برد. اگر درهای آسمان و زمین را به روی بنده ای از بندگان خدا بربندند و آن بنده خدا ترس باشد، خداوند برایش راهی خواهد گشود. پس، جز حق تو را مونسی نباشد و چیزی جز باطل تو را به وحشت نیفکند. اگر دنیایشان را می پذیرفتی، تو را دوست می گرفتند و اگر از دنیا چیزی بر می گرفتی تو را در امان می داشتند.