سپاس خدای را، که راه اسلام را گشود و در آمدن به آبشخورهای آن را بر تشنگان آن آسان فرمود، و ارکان آن را استوار ساخت تا کس با آن چیرگی نتواند، و نستیزد، و آن را امانی ساخت برای کسی که بدان در آویزد، و آرامش برای آن که در آن در آید، و برهان کسی که بدان زبان گشاید. و هر که بدان دادخواهی کند، گواه آن است، و برای آن که از آن روشنی خواهد نوری درخشان است. و فهم است آن را که فهمید، و خرد است برای کسی که اندیشید، و نشان برای آن که نشانه طلبید، و بینایی برای آن که در کار کوشید، و عبرت برای کسی که پند پذیرفت، و نجات کسی که تصدیق آن گفت.

تکیه گاه آن که بر آن اعتماد داشت، و آسایش کسی که کار را -بدان- واگذاشت، و نگاهبان آن که خود را -از گناه- بازداشت. روشنتر راه و پدیدار، درون آن آشکار، نشانه های آن بر بلند جای پدیدار. جاده های آن نمایان، چراغهای آن روشن و رخشان. مسابقت جای آن پاکیزه و والا، نهایت مسابقت بلند و بالا. چابکسواران را فراهم آرنده و هر یک آنان، بر سر پاداش بر دیگری پیشی گیرنده. سوارکاران آن بزرگ مرتبت و ارزنده. راه روشن آن تصدیق آوردن است و نشانه های آن کار نیک کردن. مرگ، پایان مدّت، و دنیا، جای مسابقت، و جای فراهم آمدن، قیامت، و پاداش مسابقت، جنّت.

از این خطبه است در ذکر پیامبر (ص):

تا آنکه شعله ای افروخت که جوینده، بدان چراغ دانش بیفروزد، و نشان راه را بر پا کرد تا گمراه، دیده بدان دوزد. پس او امین توست و مورد اعتماد، و گواه تو بر امّت در روز معاد، و انگیخته تو و موجب نعمت، و فرستاده بر حقّ تو، و آیت رحمت. خدایا بهره او ساز نصیبی از عدل خود، و پاداش نیک و فراوان از فضل خود.

خدایا بنای دین او را از آنچه دیگران بر آورده اند، عالی تر ساز، و خوان اکرام او را نزد خود هر چه گرامیتر ساز، و رتبت او را نزد خود بیفزا، و قرب وسیلت، و بلندی قدر و فضیلتش عطا فرما. و ما را با او محشور کن چنانکه نه زیانکار باشیم و نه پشیمان، نه دور از راه حق، و نه شکننده پیمان، نه گمراه نه گمراه کننده دیگران، و نه فریفته هوای نفس و شیطان.

سید رضی می گوید: [این سخنان پیش از این گذشت، ولی ما آن را دوباره اینجا آوردیم چه در دو روایت اختلاف است.]

از این خطبه است که خطاب به اصحاب خود فرماید:

از کرامت پروردگار به جایی رسیدید که کنیزان شما را حرمت می گذارند و همسایگان شما را ارجمند می شمارند. آن که پایه او با شما یکی است و حقّ نعمتی از شما برگردن او نیست بزرگتان می دارد. و آن که از حمله شما ایمن است و شما را بر او فرمانی نیست، از شما بیم دارد.

و شما پیمانهای خدا را شکسته می بینید و خشم نمی گیرید، حالی که ننگ شکستن پیمانهای پدرانتان را نمی پذیرید. داوری در احکام خدا را نزد شما می آوردند، و از سوی شما به دیگران می رسید و هم به شما باز می گردید. پس، دست ستمکاران را بر خود گشادید و رشته های کار خویش به دست آنان دادید، و داوری در حکم الهی را در کف آنان نهادید تا کارها به شبهت کنند و راه شهوت بسپرند. به خدا سوگند، اگر هر یک از شما را به زیر ستاره ای بپراکنند، خدا شما را برای روز بد آنان فراهم خواهد آورد.