پیش از هر چیزی است که آن را نخستین انگارند، و پس از هر چیزی است که او را آخرین شمارند. چون پیش از او چیزی نیست، بایست که او را ابتدایی نباشد، و چون پس از او چیزی نیست او را انتهایی نباشد، و گواهی می دهم که: خدا یکی است و جز او خدایی نیست. گواهیی که موافق است با آن نهان و عیان، و هم دل و هم زبان.

ای مردم مخالفت با من شما را به گناه واندارد، و نافرمانی من به سرگردانی تان در نیارد. و چون سخن مرا می شنوید به گوشه چشم به یکدیگر منگرید، و آن را نادرست مشمرید. به خدایی که دانه را کفیده، و جانداران را آفریده، آنچه شما را از آن خبر می دهم از رسول امّی است -و سخن من با گفته او یکی است-. رساننده، خبر دروغ نگفته، و شنونده نادان نبوده.

گویی مردی را می بینم سخت گمراه -دینش در راه دنیا تباه- که از شام بانگ بردارد و در تازد، و درفشهای خود را پیرامون کوفه بر پا سازد. و چون دهان گشاید، و سرکشی کند، و به فرمان نیاید، و جور و ستم از حدّ درگذرد، فتنه دندان خود را در فتنه انگیزان فرو برد. موج پیکار از هر سو پدیدار گردد و چهره ترش روزگار آشکار. شب و روز بارور رنج و سختی بسیار. چون کشت او به بار رسید و میوه او آبدار گردید، و چون شتر مست بخروشید، و چون برق بدرخشید، سپاه فتنه از هر سو درفش بر بسته برخیزد، و چون شب تار و دریای زخّار، روی آرد و به هم در آمیزد. آن هنگام چه تندر بلا که کوفه را ویران سازد، و چه تندبادها که بر آن بگذرد و برج و بارویش را در اندازد، و دیری نپاید که دو سپاه درهم ریزند، و توده ها به هم آویزند و با یکدیگر بستیزند. آنچه از خیر و رستگاری بر پاست بدورند و آنچه درویده است، خرد کنند.