و از سخنان آن حضرت است چون سخن خوارج را شنید که می گفتند «لا حکم إلّا للّه» فرمود:
سخنی است حقّ که بدان باطلی را خواهند. آری حکم، جز از آن خدا نیست، لیکن اینان گویند فرمانروایی را، جز خدا روا نیست، حالی که مردم را حاکمی باید نیکو کردار یا تبهکار، تا در حکومت او مرد با ایمان کار خویش کند، و کافر بهره خود برد، تا آن گاه که وعده حقّ سر رسد و مدت هر دو در رسد. در سایه حکومت او مال دیوانی را فراهم آورند با دشمنان پیکار کنند، و راهها را ایمن سازند، و به نیروی او حقّ ناتوان را از توانا بستانند، تا نیکو کردار روز به آسودگی به شب رساند، و از گزند تبه کار در امان ماند.
[و در روایت دیگری است که چون سخن آنان را در باره حکمیّت شنید فرمود:] انتظار حکم خدا را در باره شما می دارم، [و فرمود:] امّا حکومتی که بر پایه کردار نیک باشد، پرهیزگار در آن کار خود کند، و در حکومتی که بر اساس تبهکاری است، بد کردار بهره خویش برد تا آن گاه اجلش سر رسد و مرگش در رسد.