در گفتار آن حضرت علیه السّلام است (در انتخاب شوهر برای دختر):
هرگاه زنان (دختران) بحدّ کمال رسند (هنگام زناشویی و تصرّف آنها در حقوقشان برسد) پس خویشان پدری (از خویشان مادری به شوهر دادن او) سزاوارترند.
(سیّد رضیّ «رضی اللّه عنه» فرماید:) و (بجای نصّ الحقائق) نصّ الحقاق هم روایت میشود، و نصّ منتهی درجه و پایان چیزها است مانند نصّ در رفتار که آن نهایت رفتاری است که چارپا به رفتن آن توانائی دارد، و تو میگوئی: نصصت الرّجل عن الأمر یعنی پرسش خود را در باره فلان امر از فلان مرد بپایان رسانیدم، هنگامیکه پرسش از آن امر را از او بپایان رسانیده باشی تا آنچه نزد او می باشد بدست آوری، پس حضرت از (جمله) نصّ الحقاق اراده فرموده است بحدّ کمال رسیدن دختران را که آن پایان خردی است که صغیر بحدّ بزرگی می رسد، و فرمایش حضرت (نصّ الحقاق) از رساترین و شگفت ترین کنایه ها است از این معنی، می فرماید: هرگاه دختران بآن حدّ (هنگام زناشویی) رسیدند پس خویشان پدری به دختر هرگاه محرم باشند مانند برادران و عموها از مادرش به شوهر دادن آن دختر اگر بخواهند او را شوهر دهند سزاوارترند،
و (لفظ) حقاق از محاقّه و زد و خورد مادر است با خویشان پدری دختر در باره او، و محاقّة همان نزاع و زد و خورد و گفتگوی هر یک با دیگری است که من از تو به شوهر دادن او سزاوارترم، و از آن گرفته شده است که می گویند: «حاققته حقاقا» مانند «جادلته جدال»ا یعنی با او نزاع و زد و خورد نمودم، و گفته اند: نصّ حقاق عبارت است از بلوغ عقل و آن رسیدن بحدّ کمال است، زیرا امام علیه السّلام (از این فرمایش) اراده نموده است منتهی و رسیدن هنگامی را که بآن حقوق و احکام (به دختر) واجب میشود، و آنکه نصّ الحقائق روایت کرده حقائق را جمع حقیقة خواسته.
اینست معنی آنچه ابو عبید قاسم ابن سلام (که در لغت و حدیث و ادب و فقه و درستی روایت و بسیار دانشمندی از مشاهیر و مردان بنام است، و در مکّه پس از فراغ از اعمال حجّ در سال دویست و بیست و دو یا سه یا چهار هجری وفات کرده) بیان نموده است، و آنچه نزد من است آنست که مراد و مقصود از نصّ حقاق در اینجا رسیدن دختر است بحدّی که زناشویی و تصرّف او در حقوقش روا باشد بجهت تشبیه و مانند بودن به حقاق از شتر و آن جمع حقّه و حقّ است که شتری است که سه سال را تمام کرده به سال چهارم در آید و آن هنگام می رسد بحدّی که ممکن است سوار شدن بر پشت او و خوب راندنش در رفتار، و حقائق نیز جمع حقّه است و بازگشت هر دو روایت (نصّ الحقائق و نصّ الحقاق) بیک معنی است، و این (که ما بیان کردیم) بطریقه و روش عرب شبیه تر است از معنی که اوّل بیان شد.