از خطبه های آن حضرت است پس از برنامه حکمین و تاخت و تاز ضحّاک بن قیس، که در این خطبه به آنچه در اطراف قلمرو حکومتش به وجود آمده اشاره نموده و پیروانش را به ایجاد نظم و صلاح ترغیب فرموده:

ای مردمی که بدنهاتان با هم، و خواهشهاتان مختلف است. کلامتان سنگ سخت را می شکند، و عملتان دشمن را نسبت به شما به طمع می اندازد. در مجالس لاف و گزاف می زنید، و به وقت جنگ فریاد می کنید: ای جنگ از ما دور شو دعوت کسی که شما را بخواند ارزش نیابد، و قلب آن که رنج شما را تحمل کند آسایش ندارد.

بهانه های دور از منطق می آورید، همانند بدهکاری که بی دلیل از طلب کار تمدید می طلبد. ذلیل و ترسو ستم را از خود باز نمی دارد، و حق بدون تلاش به دست نمی آید. از کدام خانه بعد از خانه خود دفاع می کنید و همراه کدام پیشوا پس از من به جنگ می روید.

به خدا قسم فریب خورده کسی است که شما او را فریب داده اید، و آن که شما بهره او شوید به خدا قسم که به تیر قرعه ای که سهمی ندارد دست یافته، و آن که به کمک شما تیر انداخت تیری بی دندانه و پیکان پرتاب کرد. به خدا سوگند نه گفته شما را باور می کنم، و نه طمعی به یاری شما دارم، و نه دشمن را از شما می ترسانم.

شما را چه شده، دوای دردتان چیست و راه علاجتان کدام است؟ دشمن هم مانند شماست. چرا سخن بدون عمل و غفلت بدون ورع و طمع در غیر حق؟