سخنی از آن حضرت (ع) هنگام تلاوت آیه «رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله»:

خداوند سبحان، یاد خود را روشنی دلها ساخت که به پرتو آن شنوا شوند، هر چند، زان پیش ناشنوا بوده اند، و بینا گردند هر چند، زان پیش نابینا بوده اند و آرامش یابند، هر چند زان پیش ستیزه جو بوده اند.

همواره در پاره ای از زمان و در روزگاری که پیامبری نبوده، خداوند فراخ بخشایش و نعمت را، بندگانی است، با آنها از راه فکرتشان- به الهام- راز گوید و از طریق عقولشان به هدایت و راهنمایی سخن گوید و آنان به نور بیداری که در گوشها و چشمها و دلهایشان می افکند چراغ هدایت را روشن می دارند. ایام الله را به یاد مردم می آورند و آنان را از عظمت و جلال خداوندی بیم می دهند. اینان همانند راهنمایانی هستند در بیابانها که هر که از راه میانه رود طریقه اش را بستایند و او را به رهایی مژده دهند و هر که به راه راست یا چپ رود طریقه اش را نکوهش کنند و از هلاکتش بر حذر دارند و در این حال، چونان چراغهایی هستند که تاریکیها را روشن می سازند و راهنمایانی که دیگران را از گرفتار شدن در شبهه ها باز می دارند.

مردمانی هستند که یاد خدا را به جای دنیا برگزیده اند و تجارت و خرید و فروخت، آنان را از آن مانع نشود. سراسر عمر را با یاد خدا گذرانند و نهی و منع خداوند را در آنچه حرام کرده به گوش غافلان می خوانند. مردم را به عدالت فرمان می دهند و خود به عدالت کار می کنند. مردم را از کارهای زشت بازمی دارند و خود مرتکب آن نمی شوند.

گویی دنیا را طی کرده اند و به آخرت رسیده اند و اکنون در جهان آخرت اند و آنچه را که آن سوی دنیاست به عیان دیده اند. گویی به حالات پوشیده اهل برزخ با وجود طولانی بودن اقامتشان در آنجا آگاه اند و می دانند که چه مدت است که در آن عالم به سر می برند. قیامت وعده هایش را برایشان تحقق بخشیده و زنگ تردید از دلشان زدوده است. و اکنون برای مردم دنیا پرده از آن بر می گیرند، چنانکه گویی آنچه مردم نمی بینند، آنان می بینند و آنچه نمی شنوند، می شنوند.

اگر آنان را در عقل خود تصور کنی بینی که در آن جایگاه پسندیده و مجلس شایسته دفترهای اعمال خود را گشوده اند و برای محاسبه نفس خود از هر کار دست کشیده اند، هر خرد و بزرگ را که به آن مأمور شده اند، ولی در انجامش قصور ورزیده اند، یا از آن نهی شده اند و مرتکب آن شده اند، می نگرند. در حالی که، بار گناهان بر پشتشان سنگینی می کند و از تحمل آن ناتوان شده اند، گریه گلویشان را می فشارد و با مویه و ناله پاسخ یکدیگر را می دهند. به درگاه پروردگار خود پشیمان و معترف به زاری آواز بر می دارند.

هم در آن حال، نشانه های هدایت را بنگری و چراغهای ظلمت شکن را بینی. ملایکه گرداگردشان را گرفته اند. بر آنان آرامش و آسودگی نازل گشته، درهای آسمان برایشان گشوده شده و کرسیهای کرامت در جایی که خداوند بر آن آگاه است، زده شده، از سعی آنها خشنود است و مقامشان نزد او پسندیده است.

به هنگام رازگویی با خدای تعالی نسیم دلنواز عفو و بخشش را استشمام می کنند. فقیرانی هستند نیازمند فصل و کرم او، اسیرانی به خاک مذلت نشسته، در برابر جلال و عظمت او، اندوه فراوان دلهایشان را و گریستن بسیار چشمانشان را خسته است. هر دری را که به لطف خداوندی باز می شود، با دست نیاز می کوبند، از کسی درخواست بخشش دارند که عرصه فراخ بخشایش او را تنگی نیست و هیچ خواهنده از آنجا نومید باز نمی گردد. پس تو، به حساب نفس خود برس که کسان دیگر را جز تو کسی هست که از آنها حساب بکشد.