از خطبه های آن حضرت است هنگامی که خبر بیعت شکنان جمل به حضرتش رسید:

هش دارید که شیطان گروهش را بر انگیخته، و ارتش خود را از هر سو گرد آورده، تا ستمگری به محلش، و باطل به جایش برگردد. به خدا قسم آنان ناشایسته ای از من ندیدند، و بین من و خودشان انصاف ندادند، و از من حقی را می خواهند که خود ترک آن کرده اند، و خونی را می جویند که خود ریخته اند.

اگر در این خونریزی همکارشان بودم پس خودشان هم از این خونریزی نصیب دارند، و اگر بدون دخالت داشتن من خود عهده دار آن بودند عقوبتی جز بر آنان نیست، و بزرگترین دلیلشان به ضرر خود آنهاست. از پستانی که خشک شده شیر می خواهند، و زنده کردن بدعتی را که مرده است می طلبند. آه چه دعوت کننده زیانکاری دعوت کننده کیست و به چه چیز اجابت می شود؟ من به حجت خدا و آگاهی او در باره اینان راضیم.

اگر سر بر تابند تیغ تیز حواله آنان می کنم، که درمان ایشان از باطل است، و یاری دهنده حق. شگفتا از من می خواهند به میدان جنگ آیم، و در نبرد با آنان صبر ورزم. مادر به عزایشان بنشیند، تا کنون کسی مرا از نبرد نترسانده، و از شمشیر به وحشت نینداخته. من به پروردگارم یقین دارم، و شبهه ای در دینم ندارم.