هان بدانید آنان که پدر و مادرم فدایشان باد، در شمار کسانی هستند که در آسمان به نامند و در زمین گمنام.

هم اکنون پشت کردن کارهاتان را چشم می دارید و بر بریدن پیوندهای خویش دیده بگمارید، و بر به کار گماشتن طفلان خردسال، و آن هنگامی است که آسیب شمشیر، مؤمن را آسانتر بود از به دست آوردن درهمی حلال. روزگاری که پاداش بخشش گیرنده از دهنده بیشتر بود -چه او ستاند تا زنده ماند، و این دهد امّا حلال از حرام نداند-، آن هنگامی است که مست شوید امّا نه از میخوارگی، بلکه از تن آسانی و فراخی زندگی، و سوگند خورید نه از روی بی اختیاری، و دروغ گویید نه از راه ناچاری. آن هنگامی است که بلا شما را چنان گزد، که دوش شتر را از پالان آسیب رسد. این رنج چه دیریاز است، و این امید چه دور و دراز.

ای مردم مهار بارکشهایی را که بار سنگین -گناهان- را می برد دست بدارید، و امام حاکم خود را تنها مگذارید تا از آن پس خود را سرزنش کنید -و خطاکار بشمارید-. خود را در آتش فتنه ای که پیشاپیش آن رفته اید، بی اندیشه درمی آرید و به یک سو شوید و راه را برای آن خالی بگذارید، که به جانم سوگند، با ایمان در شعله آن فتنه تباه گردد، و نامسلمان امان یابد.

همانا من میان شما همانند چراغم در تاریکی، آن که به تاریکی پای گذارد از آن چراغ روشنی جوید، و سود بردارد. پس ای مردم بشنوید و در دل بگنجانید، و گوش دل خود را آماده کنید تا نیک بدانید.