ای غفلت زدگانی که خدا از شما غافل نیست. ای کسانی که فرمان خدا را ترک گفته اید و حال آنکه شما را بازخواست خواهد کرد، چیست که می بینمتان که از خدای می رمید و به دیگری جز او می گرایید. چونان چارپایانی هستید که چوپانشان به چراگاهی بیماری خیز و آبشخوری دردانگیز رها کرده است. یا همانند آن گوسفندی هستید که فربه اش می سازند تا کارد بر گلویش مالند و نداند که با او چه می کنند. اگر با او نیکی کنند پندارد که همواره روزگارش چنین است و کار او سیر شدن است و بس.

به خدا قسم، اگر بخواهم هر یک از شما را خبر دهم که از کجا آمده و به کجا می رود و همه احوال او چگونه خواهد، بود می توانم. ولی می ترسم در باره من عقیده ای پیدا کنید که به رسول الله (صلی الله علیه و آله) کافر گردید. ولی آن رازها را با یاران خاص خود در میان می نهم که آنان را بیمی از کفر نیست.

سوگند به کسی که محمد (صلی الله علیه و آله) را براستی به رسالت مبعوث داشته و او را از همه آفریدگان برگزیده که جز به راستی سخن نمی گویم که رسول الله (صلی الله علیه و آله) مرا از همه چیز آگاه ساخته است و گفته است که چه کسی، چسان به هلاکت رسد و چه کسی، چسان رهایی یابد و سرانجام کار چه خواهد بود. هر چه در خاطر من گذشت، پاسخش را به گوش من فرو خواند و در آن باب با من سخن گفت.

ای مردم، به خدا سوگند، که من شما را به هیچ فرمانی ترغیب نمی کنم، جز آنکه، خود به انجام دادن آن بر شما پیشی می گیرم و شما را از معصیتی نهی نمی کنم جز آنکه، خود پیش از شما از انجام دادن آن باز می ایستم.