از سخنان آن حضرت است در یکی از ایّام صفّین:

گریختن شما را دیدم، و برگشتنتان را از صفوفتان مشاهده نمودم، جفا کاران اوباش و اعراب بادیه نشین شامی شما را به گریز واداشتند، در حالی که شما جوانمردان عرب، و سران شرف، و برازندگان جامعه، و قله سر بلندی هستید.

اما دردهای سینه ام شفا یافت وقتی که دیدم سر انجام آنها را فراری دادید آنچنان که شما را به هزیمت دادند، و آنان را از لشگرگاه خود راندید چنانکه شما را راندند، با ضرب شمشیر و نیزه آنان را درمانده و بیچاره کردید، به طوری که اولشان روی آخرشان می افتاد، مانند شتران تشنه ای که از سر حوضشان رانند، و از ورود به آبگاهشان منع کنند.