از خطبه‏ های آن حضرت است در تشویق به زهد:

به مانند بی‏ رغبت‏های به دنیا، و اعراض کنندگان از آن به دنیا بنگرید، که به خدا قسم دنیا به زودی اهل اقامت و ساکنانش را از میان بر می‏ دارد، و عیّاشان بی‏ خیال را دچار حادثه و بلا می‏ نماید. آنچه از دنیا از دست رفته و پشت کرده باز نمی‏ گردد، و آینده آن هم روشن نیست چه می‏ شود تا به انتظارش باشند. شادی آن آمیخته به اندوه است، و قدرت و قوت مردان آن رو به سستی و ضعف می‏ رود. پس فراوانی آنچه که شما را خوشایند است فریبتان ندهد، زیرا آنچه از دنیا با شما خواهد بود اندک است.

رحمت خداوند بر کسی که اندیشه کند و عبرت گیرد، و عبرت بگیرد و بینای به امور شود. آنچه از دنیا موجود بوده پس از اندک زمانی که بر آن بگذرد گویی وجود نداشته، و آنچه از آخرت وجود خواهد یافت گویی پس از اندک زمانی ابدی و همیشگی خواهد بود. آنچه به شماره آید (ساعات عمر) پایان پذیر است، و هرچه را انتظار برند آمدنی است، و هر چه آمدنی است نزدیک و در حال رسیدن است.

دانا کسی است که اندازه و قدر خود را بشناسد، و برای نادانی کسی همین بس که اندازه خود را نداند. مبغوض ترین مردم نزد خدا بنده ای است که خداوند او را به خود واگذاشته باشد، چنین کسی از راه راست بیرون رفته، و بدون راهنما حرکت می کند، اگر به زراعت دنیایی بخوانندش در عمل می کوشد، و اگر به کشت و کار آخرت دعوتش کنند تنبلی می کند، گویی آنچه در عملش می کوشد بر او واجب، و آنچه نسبت به آن سستی می کند از او ساقط است.

و آن زمانی است که در آن نجات نمی یابد مگر مؤمنی که گمنام است، اگر در بین مردم حضور داشته باشد شناخته نشود، و اگر غایب باشد از او جستجو نکنند. آنان چراغ هدایت، و نشانه های روشن برای روندگان در عرصه ظلمت اند. سخن چین و فتنه گر و فاش کننده زشتی ها و لغو گو نیستند، آنان مردمی هستند که خداوند ابواب رحمتش را به روی آنان باز می گشاید، و رنج و سختی را از آنان بر طرف می سازد.

ای مردم، به همین زودی زمانی بر شما می رسد که اسلام واژگون شود همچون ظرفی که با محتویاتش واژگون گردد. ای مردم، خدا شما را پناه داده از اینکه بر شما ستم روا دارد، ولی به شما این تأمین را نداده که در معرض آزمایش قرارتان ندهد، آن بزرگترین گوینده در قرآن فرموده: «در این برنامه نشانه هایی است و ما آزمایش کننده ایم».

سید رضی می گوید: مقصود حضرت از «کل مؤمن نومة» انسان گمنام و کم شر است. و «مساییح» جمع «مسیاح» است و آن کسی است که در میان مردم به فتنه و سخن چینی رود. و «مذابیع» جمع «مذیاع» است و آن کسی است که از کسی کار ناشایسته ای می شنود و آن را همه جا پخش می کند. و «بذر» جمع «بذور» است و آن شخص بسیار احمق است که گفتارش بیهوده و لغو است.